مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب توضیح تفاوت‌های آیات قرآن؛ س7
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان

امیر شفیعی هستم. از تاریخ 01 آبان 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 8 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
توضیح تفاوت‌های آیات قرآن؛ س7

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

این پرونده را با 215 اثر دیگر آن ببینید

سوال هفتم:

توضیح تفاوت‌های آیات قرآن, س7


اين همه جملات ضد  و نقيض ( ناسخ و منسوخ ) در قرآن آيا شما را ذره اي آگاه نمي كند به چند نمونه از ده ها نمونه توجه كنيد:

  1. انفال ايه ٦٥ : ٢٠ نفر از شما بر ٢٠٠ نفراز كافران غلبه مي كند.

 انفال ايه ٦٦ : خداوند تخفيف داد چون ضعف شما را دانست ١٠٠ نفر از شما بر٢٠٠ نفرغلبه مي كند.

يعني اين تخفيف بود ؟ خدا به كي تخفيف داد به كافران يا به مومنان؟ خدا قبلا نمي دانست كه بعدا عدد را اصلاح كرد ؟

  1. سوره سجده ايه ٥ :روز قيامت روزي كه مقدار ان ١٠٠٠ سال است.

سوره معراج ايه ٤ : روز قيامت روزي كه مقدار ان ٥٠٠٠٠ سال است.

  1. سوره فصلت ايات ٩ تا ١٢: زمين و اسمان در مدت ٨ روزخلق شد دو روز براي زمين و ٤ روز براي نعمات زمين و ٢روز براي هفت اسمان.

يعني زمين ٢ روز كاربرده و بقيه كهكشانها و ستارگان و سيارات  هم ٢ روز ؟ ايا با خواندن اين مطلب به ذهنتون خطور نميكنه كه گوينده يا حساب كردن بلد نبوده يا معني كهكشان را نمي داند؟

در ادامه در سوره اعرا ف ايه ٣٨ امده او اسمانها و زمين را در ٦ روز خلق كرد و در سوره بقره ايه ١١٧ گفته او اسمان و زمين را در يك لحظه و آن خلق كرد.
 

پاسخ

 

 

آیات ناسخ و منسوخ چیزی غیر از ضد و نقیض است. نویسنده شبهه از سر نادانی آیات به ظاهر ضد و نقیض را ناسخ و منسوخ می خواند.

آیات ناسخ و منسوخ که تکلیفشان مشخص است و نقدی را متوجه قرآن کریم نمی کنند.

اما برخی از آیات قرآن هستند که به ظاهر متناقض به نظر می رسند اما با دقت نظر در آنها می توان به راحتی تناقض های ظاهری را رفع کرد:

 

  • در مورد آیات 65 و 66 انفال:

خداوند ابتدا به مسلمانان می فرمایند اگر با استقامت باشید، 100 نفر از شما بر 1000 نفر از دشمنان غلبه می کند. یعنی شما با جمعیتی ده برابر خود می توانید مبارزه کنید. در آیه بعد خداوند می فرمایند به سبب ضعفی که در وجود شما هست، 100 نفر از شما بر 200 نفر از دشمنان می تواند غلبه کند یعنی شما با جمعیتی دو برابر خود می توانید مبارزه کنید.
دو سوال در اینجا مطرح شده:

یکی اینکه این چه تخفیفی است که در آن قدرت مسلمانان کمتر شده در حالی که تخفیف به این است که قدرت مسلمانان بیشتر باشد؟
پاسخ: این آیه علاوه بر پیشگویی از وضعیت مؤمنان، یک دستور و تعیین تکلیف هم هست. یعنی مؤمنان موظفند در جنگی که نسبت بین مسلمانان و کافران یک به ده است، شرکت کنند و حق ندارند بخاطر کمی تعداد لشکریان، از جنگ منصرف بشوند. این در صورتی است که اهل استقامت باشند. اما اگر اهل استقامت نباشند خداوند به آنها در این تکلیف تخفیف داده و آنها را موظف می کند که تنها به جنگ دشمنانی که تعدادشان دو برابر مسلمانان است بروند و اگر مسلمانان از جنگ با تعدادی بیش از این ناتوان شدند گناهی بر آنان نیست.

سوال دوم این که چرا خداوند از اول تخفیف نداد؟ آیا خدا نمی دانست؟
ما با دلیل عقلی اثبات می کنیم که خداوند متعال، موجودی است که به همه چیز و همه کس و همه اوضاع و احوال و همه زمان ها علم دارد. بنابراین فهم خود از آیه قرآن را باید با این فهم عقلانی از ویژگی های خداوند تطبیق دهیم.
بنابراین می توان گفت که خداوند در این دو آیه، دو حالت مختلف مسلمانان یعنی حالت استقامت و حالت ضعف را بیان کرده و دو حکم برای این دو حالت گفته است. یعنی می فرماید اگر اهل استقامت باشید باید با لشکری ده برابر خودتان مبارزه کنید اما خدا می داند که چنین استقامتی ندارید پس به شما تخفیف می دهد و شما را به نبرد با لشکری دو برابری امر می کند.

 

  • در مورد تعداد روزهای قیامت در قرآن:

همه‎ي آيات قرآن با هم مرتبط‎اند و بعضي از آن بعضي ديگر را تفسير مي كنند. هم‎چنين داراي عام و خاص، مطلق و مقيد، حقيقت و مجاز است كه بايد از هم جدا شوند و براي فهم آن از احاديث پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و معصومين ـ عليهم السّلام ـ ( كه مفسر قرآن هستند) استفاده شود؛ و براي درك معاني قرآن يا بايد متخصص بود و يا به اهل فن قرآن مراجعه كرد. در اين ميان برخي با ذكر مطالبي در باب آيات قرآن خواسته‎اند القا كنند كه بين آيات قرآن تناقض وجود دارد و لذا گزاره‎هاي قرآني مشتمل بر پارادوكس و تناقض است (1) نمونه‎اي از مطالب ياد شده را ذكر و مورد بررسي قرار مي‎دهيم:
در آيه‎ي5 سوره‎ي سجده روزهاي خدا را هزار سال بيان مي كند، اما در آيه‎ي 4، سوره‎ي معارج ، 50 هزار سال» اشكال فوق، از چند جهت قابل بررسي است كه ذيلاً‌ تقديم مي گردد.
با بررسي دقيق در تفاسير و احاديث، هيچ گونه تناقضي بين دو آيه‎ي فوق ديده نمي شود.
خداوند در آيه‎ي 5 سوره‎ي سجده مي فرمايد: (يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَي الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ) ؛ «امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين تدبير مي كند. سپس در روزي كه مقدار آن هزار سال از سال هايي است كه شما مي شمريد، به سوي او باز مي گردد (و دنيا پايان مي يابد).»
و در آيه‎ي 4 سوره‎ي معارج مي فرمايد: (تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ)؛ «فرشتگان و روح (فرشته‎ي مخصوص) ‌به سوي او عروج مي كنند؛ در آن روز كه مقدارش 50 هزار سال است».
با توجه به آيات قبل كه درباره‎ي قيامت و معاد سخن مي گفت؛ و دو آيه‎ي فوق، مراد از يوم (روز)، روز قيامت است و عدد هزار يا 50 هزار سال، مقايسه با روزهاي دنياست؛ يعني اگر روز قيامت را با روزهاي دنيا بسنجيم؛ معادل 50 هزار سال مي شود.
اما در اين كه چرا در يك آيه هزار سال و در آيه‎ي ديگر 50 هزار سال آمده است، بايد گفت: همان‎طور كه در مقدمه بيان شد، آيه‎ي قرآن را به تنهايي نمي توان تفسير كرد و لازم است آيه را با آيات ديگر و احاديث معصومين ـ عليهم السّلام ـ تطبيق داد، تا فهم درست از آن استخراج شود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در تفسير آيه‎ي فوق مي فرمايد: «در روز قيامت 50 توقفگاه براي رسيدگي به اعمال و حساب انسان ها مهيا شده و هر توقفگاه به اندازه‎ي هزار سال كه در مجموع 50 هزار سال دنيايي است(2)».
از مجموع دو آيه و روايت و قواعد اصولي (عام و خاص) استفاده مي شود كه هر روز قيامت، 50 هزار سال دنيايي است و داراي 50 توقفگاه است كه آيه‎ي 4 سوره‎ي معارج به صورت عموم به آن اشاره كرده است؛ اما آيه‎ي 5 سوره‎ي سجده به صورت خاص، به اولين توقفگاه اشاره نموده كه هزار سال است؛ بدين ترتيب ادعاي تناقض در آيات ادعايي پوچ و عبث است(3).  

 

پی نوشت:

1. سايت سكولاريسم در ايران، تاريخ 12/9/84.
2. علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت: مؤسسة الوفاء، ج 7، ص 126 .
3. ر. ك: جعفر سبحاني، مفاهيم قرآن، مكتبة التوحيد، قم، چاپ اول، 1420ق، ج 8، ص 245 مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه،، سيد محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، ،‌ذيل آيات فوق.

 

 

  • در مورد تعداد روزهای خلقت جهان:

بحث از آفرينش جهان در شش روز، در هفت مورد از آيات قرآن مجيد آمده است. (3 يونس و 7 هود و 59 فرقان و 4 سجده و 38 ق و 4 حديد.) ولى در سه مورد، علاوه بر آسمانها و زمين،" ما بينهما" (آنچه در ميان زمين و آسمان قرار دارد) نيز به آن اضافه شده است كه در حقيقت توضيحى است براى جمله قبل، زيرا همه اينها در معنى آسمانها و زمين جمع است، چون مى‏دانيم آسمان شامل تمام چيزهايى مى‏شود كه در جهت بالا قرار دارد و زمين نقطه مقابل آن است.

در اينجا فورا اين سؤال به ذهن مى‏آيد كه قبل از آفرينش زمين و آسمان شب و روزى وجود نداشت، كه اينها در آن آفريده شود، شب و روز از گردش زمين به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود مى‏آيد.

به علاوه پيدايش مجموعه جهان در شش روز، يعنى كمتر از يك هفته چيزى است بر خلاف علم، زيرا علم مى‏گويد: ميلياردها سال طول كشيد تا زمين و آسمان به وضع كنونى درآمد.

ولى با توجه به مفهوم وسيع كلمه" يوم" (روز) و معادل آن در زبانهاى ديگر، پاسخ اين سؤال روشن است، زيرا بسيار مى‏شود كه" يوم" به معنى" يك دوران" به كار مى‏رود، خواه اين دوران يك سال باشد يا صد سال يا يك ميليون سال و يا ميلياردها سال، شواهدى كه اين حقيقت را ثابت مى‏كند و نشان مى‏دهد يكى از معانى" يوم" همان" دوران" است فراوان مى‏باشد:

یک: در قرآن صدها بار كلمه" يوم" و" ايام" به كار رفته است، و در بسيارى از موارد به معنى شبانه روزى معمول نيست، مثلا تعبير از عالم رستاخيز به" يَوْمَ الْقِيامَةِ" نشان مى‏دهد كه مجموعه رستاخيز كه دورانى است بسيار طولانى به عنوان" روز قيامت" شمرده شده است، از پاره‏اى از آيات قرآن استفاده مى‏شود كه روز رستاخيز و محاسبه اعمال مردم پنجاه هزار سال طول مى‏كشد (سوره معارج آيه 4)

دو: در متن كتب لغت نيز مى‏خوانيم كه" يوم" گاهى به مقدار زمان ميان طلوع و غروب آفتاب گفته مى‏شود و گاهى به مدتى از زمان، هر مقدار بوده باشد.

سه: در روايات و سخنان پيشوايان دينى نيز كلمه" يوم" به معنى دوران بسيار آمده است، چنان كه امير مؤمنان على ع در نهج البلاغه مى‏فرمايد: :" دنيا براى تو دو روز است، روزى به سود تو است و روزى به زيان تو".

در تفسير برهان در ذيل همين آيه از تفسير على بن ابراهيم نيز مى‏خوانيم كه امام فرمود:" شش روز يعنى شش وقت و دوران".

چهار: در گفتگوهاى روزمره و اشعار شعرا در زبانهاى مختلف كلمه يوم و معادل آن نيز به معنى دوران زياد ديده مى‏شود، مثلا مى‏گوئيم كره زمين يك روز گداخته و سوزان بود و روز ديگر سرد شد و آثار حيات در آن آشكار گرديد، در حالى كه دوران گداختگى زمين به ميلياردها سال بالغ مى‏شود.

يا اينكه مى‏گوئيم يك روز بنى اميه خلافت اسلام را غصب كردند، و روز ديگر بنى عباس، در حالى كه دوران خلافت هر يك به دهها يا صدها سال بالغ مى‏گردد.

 

از مجموع بحث فوق چنين" نتيجه" مى‏گيريم كه خداوند مجموعه زمين و آسمان را در شش دوران متوالى آفريده است، هر چند اين دورانها گاهى به ميليونها يا ميلياردها سال بالغ شده است و علم امروز هيچگونه مطلبى را كه مخالف اين موضوع باشد بيان نكرده است.

اين دورانهاى ششگانه محتملا به ترتيب ذيل بوده است:

1- روزى كه همه جهان به صورت توده گازى شكلى بود كه با گردش به دور خود از هم جدا گرديد و كرات را تشكيل داد.

2- اين كرات تدريجا به صورت توده مذاب و نورانى و يا سرد و قابل سكونت در آمدند.

3- روز ديگر منظومه شمسى تشكيل يافت و زمين از خورشيد جدا شد.

4- روز ديگر زمين سرد و آماده حيات گرديد.

5- سپس گياهان و درختان در زمين آشكار شدند.

6- سرانجام حيوانات و انسان در روى زمين ظاهر گشتند.

آنچه در باره دورانهاى ششگانه آفرينش آسمان و زمين در بالا گفتيم با آيات 8 تا 12 سوره فصلت قابل تطبيق است.(برگرفته از تفسير نمونه، ج‏6، ص: 200)


خداوند در آیات 8 تا 12 سوره مبارکه فصلّت می فرمایند: " بگو: آيا شما به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد"؟! (قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ). " و براى او شبيه و نظيرهايى قائل مى‏شويد" (وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً). چه اشتباه بزرگ، و چه سخن بى‏پايه‏اى؟ " او پروردگار جهانيان است" (ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ).

در آيه بعد به آفرينش كوه‏ها، و معادن و بركات زمين، و مواد غذايى پرداخته مى‏فرمايد:" او در زمين كوه‏هايى قرار داد و بركات و منافعى در آن آفريد، و مواد غذايى مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود" (وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ). " اين مواد غذايى درست به اندازه نياز نيازمندان و تقاضا كنندگان است" (سَواءً لِلسَّائِلِينَ).

و در آیه 12 می فرمایند: " در اين هنگام خداوند آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد و كامل كرد" (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ).
چگونه در آيات فوق آفرينش زمين را در دو روز، و كوه‏ها و بركات و غذاها در چهار روز، و در دنباله اين آيات، آفرينش آسمانها را نيز در دو روز ذكر كرده كه مجموعا هشت روز مى‏شود؟ در حالى كه در آيات فراوانى از قرآن مجيد آفرينش آسمانها و زمين مجموعا در شش روز، يا به تعبير ديگر در شش دوران، بيان شده است.
 

مفسران این پرسش را اینگونه پاسخ می دهند: آنجا كه مى‏گويد" اربعة ايام" (چهار روز) منظور تتمه چهار روز است، به اين ترتيب در دو روز اول از اين چهار روز زمين آفريده شد، و در دو روز بعد ساير خصوصيات زمين، به اضافه خلقت آسمانها در دو روز مجموعا شش روز (شش دوران) مى‏شود.

نظير اين تعبير در زبان عرب و تعبيرات فارسى نيز وجود دارد كه فى المثل گفته مى‏شود: از اينجا تا مكه ده روز طول مى‏كشد، و تا مدينه پانزده روز، يعنى پنج روز فاصله مكه و مدينه است و ده روز فاصله اينجا تا مكه. البته اگر آيات متعدد آفرينش در شش روز نبود چنين تفسيرى پذيرفته نمى‏شد، ولى از آنجا كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى‏كنند، و قرينه يكديگر مى‏شوند، تفسير بالا بخوبى قابل قبول است.

در بالا گفتیم که" روز" در آيات فوق هرگز به معنى روز معمولى نيست، چرا كه قبل از آفرينش زمين و آسمان اصلا روز به اين معنى وجود نداشت، بلكه منظور از آن دورانهاى آفرينش است كه گاه ميليونها يا ميلياردها سال به طول انجاميده.

(برگرفته از تفسیر نمونه، جلد 20، ص 222)

 

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما