به طور اتفاقی قسمتی از فیلمی رو دیدم:
جادوگر پیر و زشتی در لجن زاری پر از مرداب زندگی می کرد.
اگر کسی به خاطر طمعش سیبی از سیب های جادوگر را در مسیر می خورد، متوجه قیافه کریه او نمی شد و به جای آن با دخترکی زیبا در محلی بسیار رویایی رو به رو می شد و در دام جادوگر اسیر...
به نظرتون این صحنه زیادی آشنا نیست؟
حقیقت گناه زشت است؛ اما شیطان قول داده که گناه را زینت بخشد1 و همه فرزندان آدم را از راه راست منحرف کند2.
نکند بین راه از سیب های آلوده به حرص و طمع و پلیدی بخوریم.
نکند لجنزار را با بهشت واقعی عوض کنیم.
نکند اسیر شیطان شویم.
منبع:
1. سوره انفال، آیه 48: وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَکُمْ: و (یاد آر) آن گاه که شیطان کردار (زشت) آنان را در نظرشان زیبا نمود و گفت: امروز احدی از مردم بر شما غالب نخواهد گشت و من هنگام سختی یار و فریادرس شما خواهم بود.
2. سوره ص، آیه 83 - 82: قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ: [شیطان] گفت پس به عزت تو سوگند که همگى را جدا از راه به در مى برم، مگر آن بندگان پاکدل تو را.