هرچند بعضی با عقل و فلسفه، میانه ی خوبی ندارند اما این مشکل، چیزی از فضل و ارزش عقل، کم نمی کند. این عده که تعدادشان کم هم نیست، با هر کسی که سر و کارش با عقل است(مثل دانشجویان فلسفه)به بحث و جدل، می پردازند تا بفهمانند، مشغول شدن به فلسفه و عقلیات، کار اشتباهی است.
بعضی از تازه واردهای علوم عقلی هم که مورد هجوم این افراد قرار می گیرند، سریع عقب نشینی می کنند و از هدفشان، دست می کشند.
شاید برای روشن شدن جایگاه عقل و فلسفه همین اندازه کافی باشد که بدانیم:
برهان عقلی، حجت خداست. هر کسی با سرمایه ی عقلی به سراغ متون مقدس رود، علوم مقدس، متراکم نصیب و بهره ی او می شود؛ هم از متن نقلی و هم از برهان عقلی.
برهان عقلی، همانند دلیل معتبر نقلی، از الهامات الهی است که در ظرف اندیشه بشر تجلی یافته است.
بنابراین، چون دلیل عقلی همتای دلیل نقلی است، حجت خدا و الهام الهی است. اگر کسی با سرمایه ی عقلی به سراغ متون مقدس نقلی رود و چیزی را از آن استنباط کند، مانند آن است که به کمک آیه ای، معنای آیه ی دیگر یا به کمک روایتی، معنای آیه ای معلوم شود(دین شناسی،آیت الله جوادی آملی،ص۱۲۷)
با این حساب، فلسفه و علوم عقلی ، جایگاه ویژه ای بین علوم پیدا می کنند.