جرعهای صبر، جرعهای اجر
در زمان آخوند خراسانی ره طلبه ای بود در نجف که در گعده ها خیلی از آخوند بدگویی می کرد و بارها گزارش کارهای او را به آخوند داده بودند و ایشان نشنیده گرفته بود.
پس از مدتی آن طلبه به فقر شدیدی گرفتار شد و هرچه کوشید نتوانست بدهی های خود را بپردازد تا جایی که مجبور شد خانه ی خود را برای فروش قرار دهد. خریدار خانه گفته بود از آن جایی که می ترسم این ملک، موقوفه باشد باید آخون خراسانی قرارداد را امضا کند وگرنه نمیخرم!
این طلبه هم هرچقدر تلاش کرد که پیش آخوند نرود نتوانست و سرانجام با شرمساری خدمت آخوند رسید.
آخوند که از قضیه مطلع شد فرمود: شما از اهل علم هستی و نباید خانه ی خود را بفروشی! از این به بعد هم هر وقت مضطر شدی نزد ما بیا تا مشکل را به نحوی حل کنیم.
طلبه چشمانش پر از اشک شد و گفت: خدا بهتر دانست که زعامت شیعه را به چه کسی بدهد!
لَنْ يَحْصُلَ الْأَجْرُ حَتَّي يُتَجَرَّعَ الصَّبْرُ
حاصل نميشود #أجر، تا اين كه جرعه كشيده شود #صبر!
#امیرالمومنین
#غررالحکم