مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب حب الهی
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن توزیع گر شبکه های اجتماعی توزیع گر پیام رسان

نسیم محبت هستم. از تاریخ 02 اردیبهشت 1400 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن توزیع گر شبکه های اجتماعی توزیع گر پیام رسان تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 19 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
حب الهی

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01




الف ) حب خدا به خلق (محبت حقیقی تبعی و ظلّی = حبّ فعلی)

یکم. حب فعلی الهی عام = محبت خداوند به همه مخلوقات عالم

از منظر حکما علت اولی (ذات مقدس حق )، اصل وجود و کمالات وجودی موجودات را افاضه می کند. به عبارتی : همه موجودات عالم امکان ، در اصل وجود و کمالاتشان ،مکتفی به ذات خویش نیستند؛بلکه از مبدا دیگری که به تعبیر فلاسفه قدیم «علل فیاضه» [1] و به بیان ابن سینا «کامل بالذات» [2] است، سرچشمه می گیرد. خلاصه اینکه اساس پیدایش جهان هستی و عالم خلقت ،«علیت» است .

از طرف دیگر ، بدون تردید ، همانگونه که اخیرا به اثبات رسیده ، علت اولی ،شیفته ذات و دل داده کمالات خویش است و حتی قویترین و عالی ترین مراتب محبت را نسبت به ذات و کمالاتش واجد است.

از طرف سوم، ذات علت، همان کمال و تمامیت معلول خودش میباشد ؛ بدین معنا که معلول از لوازم این تمامیت و کمال ذات است.

نتیجه اینکه هر علتی، محب معلول خویش است.

از همین روست که حکما گفته اند :« لولا عشق العالی لکمال السافل، لا نطمس السافل» [3] .

به گفته ملا صدرا : همین مهر و مودتِ علتِ هستی بخش نخستین به مخلوقات و معلولات خود، حافظ و نگهبان هستی افاضه شده به آنان است ؛ نه اینکه خود معلول ،نگهدارنده هستی خود باشد ،که محذور تقدم شیء علی نفسه را در پی دارد.

یعنی موجود امکانی هم در پیدایش و هم در پویایی خود ، نیازمند مهر و وفای پروردگار خویش است . بدین ترتیب نظام احسن هستی ،از دستبرد فساد و تباهی و هرج و مرج مصون خواهد ماند [4] .

سایه معشوق اگر افتد بر عاشق چه شد             

 ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود [5]

بنابراین حب ذاتی حضرت حق سبحانه ،مستلزم حب به آثار و افعال خویش است؛کما اینکه جناب آخوند میگوید : «فینطوی فی عشقه لذاته ،عشق لجمیع الاشیاء، کما ینطوی فی علمه بذاته ،علمه بجمیع الاشیاء» [6] .

اما از دیدگاه عرفانی ،مراتب مختلف موجودات ، همگی تجلیات مرتبه اعلا و علت اولی هستند. اصولا مراتب معلولات ، اسمای تکوینی مرتبه علت العلل و مسبب الاسباب هستند که همچون اسامی قراردادی متعارف که بر اشیاء و افراد دلالت دارند، بر علت ایجادی خود دلالت می کنند. بدین جهت حکیم سبزواری می فرماید:« احترام اسامی کتبی خداوند واجب است؛ چه رسد به اسامی تکوینی او» [7] یعنی عارفان، آفرینش را ظهور و «تجلی» حق جلّ وعلا میدانند.

سلسله وجود و مراتب آن و دایره شهود و مدارج آن ،همگی اسمای الهی هستند؛ چرا که اسم به معنای علامت و نشانه است و هر آنچه از حضرت غیب، قدم به عالم وجود نهاده، نشانه ای برای خالق خود و مظهری از مظاهر پروردگارش است. حقایق کلی از امهات اسامی الهی بوده و اصناف و افراد موجودات از اسمای محاطه می باشند و اسماء الله قابل شمارش نیستند [8] .

در مکتب عرفانی ابن عربی و پیروان او، عالم و عالمیان، مظاهر اسما و صفات حق تعالی هستند و هر حقیقتی از حقایق کلی، تحت ربوبیت اسمی از اسمای خداست و به اعتباری ، حتی حقایق جزئی عالم، کلمات و صفات حق تعالی است.

در دعای کمیل آمده است:«....و باسمائک التی ملأت ارکان کل شيء»؛ و نیز در دعای عهد با امام عصر(عج) می خوانیم:«اسئلک باسمک الذی اشرقت به السموات و الارضون.... .»

البته اسما سه گونه اند : اسمای ذات ، اسمای صفات، اسمای افعال

و خود اسمای ذات یا ذاتیه بر دو گونه است:

1. حکم برخی از اسماء و اثر آن، در عالم ظاهر بوده و از ناحیه اثر و حکم شناخته می شوند؛چه آنکه جمیع و تعینات خارجی، مظاهر اسمای ذاتی اند و از این جهت، حقایق وجود ، دلالت بر وحدت ذات حق می کنند و فیض اطلاقی حق با وحدتش ساری در جمیع مظاهر وجود است.

      و فـــی کــل شــــیء لـــه آیـــــــة         

       تــــــدل علــــــی انّـــــه واحـــــــــد

2. پاره ای دیگر از اسمای ذاتی ، هیچ اثری در ظاهر این عالم ندارند ؛یعنی اثر این اسماء در مظاهر خلقی یا مخلوقات ظاهر نمیشود و اختصاص به غیب ذات دارند [9] .

شیخ الرئیس هم اگر چه نماینده حکمت مشایی در میان فلاسفه مسلمان است، امّا در رسالة العشق به طریقه اشراقی و عرفانی مشی نموده و تجلیات الهی و خیر مطلق را ،سبب ایجاد موجودات و علت وجود آنها دانسته است و میگوید:

«حضرت حق جلّ و علا به واسطه وجودش ، شیفته همه مخلوقات است، چرا که همه آنها ،پرتو تجلیّات و مظهراسماء و صفات او هستند.» [10]

بدین ترتیب همه دار وجود و عالم هستی محبوب و معشوق خداوندند.

از منظر ابن عربی، انواع مجبت عبارتند از حبّ الهی ،حبّ روحانی و حبّ طبیعی

           احببت ذاتـی حب الواحد الثانی   

           و الحب منه الطبیعی و روحانی

           والحــب منـــه الهی اتتــک به                

           الفاظ نور هـدی فی نصّ قـرآن [11]

ایشان دامنه محبت الهی را چنان گسترده می داند که وجود را با همه وسعت و عظمتش در بر می گیرد [12] و محبت خدا نسبت به موجودات ، همانند علم او به آنهاست که به زمان و مکان خاصی محدود نمی گردد؛ بلکه همانگونه که او همواره ، چه پیش از آفرینش و چه بعد از آن (چه در دنیا چه در آخرت) به موجودات علم دارد، محب آنان نیز خواهد بود:

«.....بل لم یزل محبا خلقه کما لم یزل عالما بهم ..... .» [13]

بنابراین رابطه خداوند با عالم خلقت از جانب خدا از دو ویژگی برخوردار است :

1. رابطه ای محبانه و عاشقانه است؛ اگرچه کیفیت حبّ الهی به آفریدگان برای ما قابل درک نیست [14] .

2. در این رابطه ،زوال ناپذیر بوده وآغاز و انجام ندارد [15] و همین نکته،راز نام گذاری خودش به اسم «ودود» است؛ چرا که «ودّ»، به معنای ثبات قدم و پایداری در محبت است؛ یعنی هیچگونه تغییری در محبت خدا به مخلوقاتش حاصل نمیشود:

«والودّ و له اسم الهی و هو الودود، والودّ من نعوته و هو الثابت فیه و به سمی الود ودّا لثبوته فی الارض» [16] .

جناب صدرالمتألهین در تقسیم ابتکاری و جامع خود در تبیین عشق اوسط می گوید:

«مجموعه عالم هستی به تمام و کمال، مظاهر مجموع اسمای و صفات حق بوده و عالم وجود، آینه جمال و جلال و مظهراعظم حضرت حق متعال است؛یعنی هر یک از اسما و صفات باری تعالی ، به نوعی در عالم هستی ظهور و بروز یافت و در صورتی از صور خودنمایی نمود . وی مجموعه عرش و کرسی، آسمانهای رفیع ،مهر وماه و انجم فروزان، کره خاکی و هر انچه در آن و برآن است ، از قبیل معادن، نباتات و حیوانات، دریاها و شگفتی های آن، ابر و باد و مه و برف و باران، همه تحولات و تطورات آنها، حرکات علوی و سلفی و مبدا و منتهای تحرکات آنها، همانند عقول و نفوس کلی و جزئی و موجودات عالی و دانی به انضمام نظم ایده آل و ترتیب عالی این اشیاء و امور را کتاب تکوینی و جامع و کامل پروردگار می داند که خداوند کمالات ذاتی و معانی الهی اش را در آن به منصه ظهور نهاده است.» [17]

و لذا استحقاق محبوبیت را به تمام و کمال داراست. ایشان می افزاید:

« این نحوه مهرورزی ، از حیث ارزشی ، رتبه دوم در شایستگی محبوبیت را داراست؛چرا که پس از حبّ به خدا و اسماء و صفات وی که عالی ترین و مقدس ترین محبت ها (عشق اکبر) است، محبت به همه مظاهر همه اسمای و صفات (عشق اوسط) بهترین و معقول ترین خواهد بود.» [18]

این نوع محبت را «حبّ فعلی» گویند  که در برابر «حبّ ذاتی» [19]  قرار دارد؛ چرا که این حبّ، حب حق نسبت به افعال است از آن حیث که مظهر ذات حق می باشند.

و از آنجا که این نوع محبت (محبت به آثارو کمالات ذات) به تبع محبت حق به ذات خود است ، به آن «محبت حقیقی تبعی وظلّی» نیز گفته می شود.

. اسفار اربعه، ج 7 ،ص 158. [1]

. رسائل ، رسالة العشق،ص 375. [2]

. اسفار اربعه ، ج7، ص160. [3]

. همان [4]

. دیوان حافظ ، غزل 206. [5]

. اسفار اربعه ، ج7، ص 157. [6]

. محمد علی گرامی ، فلسفه، ص 97. [7]

. همایون همتی، کلیات عرفان اسلامی، ص 185. [8]

. همایون همتی ، کلیات عرفان اسلامی ، ص 161، (با تلخیص). [9]

. رسائل ، رسالة العشق، ص393و 396. [10]

11. فتوحات مکیه، ج 2، ص 315و 323. خودم را همانند کسی که دیگری را دوست میدارد، دوست دارم (یعنی هم محب و هم محبوب هستم) و از  اقسام حب ، حب طبیعی و حب روحانی است و قسم دیگری از آن هم ، حب الهی است که کلمات نورانی قرآن تو را به چنین حبی ، هدایت کرده است.

. همان، ص316. [12]

. همان، ص 324. [13]

. همان، ص 315 و 330. [14]

. همان، ص324 . [15]

. همان، ص318. [16]

. اسفار اربعه،ج 7، ص184 و 185 [17]

. همان، ص185 [18]

. حبّ حضرت حق نسبت به ذات خود [19]

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما