سعادت، که گمشده همه انسان ها است، و هر کس آن را در چیزى مى جوید و در جایى مى طلبد، به طور خلاصه، عبارت است از: فراهم بودن اسباب تکامل براى یک فرد یا یک جامعه، و نقطه مقابل آن، شقاوت و بدبختى است که همه از آن متنفرند و آن عبارت است از: نامساعد بودن شرایط پیروزى و پیشرفت و تکامل.
بنابراین، هر کس از نظر شرایط روحى، جسمى، خانوادگى، محیط و فرهنگ، اسباب بیشترى براى رسیدن به هدف هاى والا در اختیار داشته باشد، به سعادت نزدیک تر، یا به تعبیر دیگر سعادتمندتر است. و هر کس گرفتار کمبودها، نارسایى ها، از جهات بالا بوده باشد، شقاوتمند و بى بهره از سعادت خواهد بود.
ولى، باید توجه داشت پایه اصلى سعادت و شقاوت، اراده و خواست خود انسان است، اوست که مى تواند وسایل لازم را براى ساختن خویش و حتى جامعه اش فراهم سازد، و اوست که مى تواند با عوامل بدبختى و شقاوت به مبارزه برخیزد و یا تسلیم آن شود. در منطق انبیاء، سعادت و شقاوت چیزى نیست که در درون ذات انسان باشد، و حتى نارسایى هاى محیطِ خانوادگى و وراثت، در برابر تصمیم و اراده خود انسان، قابل تغییر و دگرگونى است.
مگر این که، ما اصل اراده و آزادى انسان را انکار کنیم، و او را محکوم شرایط جبرى بدانیم، و سعادت و شقاوتش را ذاتى و یا مولود جبرى محیط و مانند آن بدانیم، که این نظر به طور قطع در مکتب انبیاء و همچنین مکتب عقل محکوم است.
جالب این که، در روایاتى که از معصومین(علیهم السلام) نقل شده، انگشت روى مسایل مختلفى به عنوان اسباب سعادت یا اسباب شقاوت گذارده شده، که مطالعه آنها انسان را به طرز تفکر اسلامى در این مساله مهم، آشنا مى سازد، و به جاى این که براى رسیدن به سعادت و فرار از شقاوت، به دنبال مسایل خرافى، پندارها و سنت هاى غلطى که، در بسیارى از اجتماعات وجود دارد برود، و مسایل بى اساسى را اسباب سعادت و شقاوت پندارد، به دنبال واقعیات عینى و اسباب حقیقى سعادت خواهد رفت.
به عنوان نمونه: امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: (حقیقت سعادت این است که، آخرین مرحله زندگى انسان با عمل سعادتمندانه اى پایان پذیرد، و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانه اى خاتمه یابد).(۱) این روایت، با صراحت مى گوید: مرحله نهایى عمر انسان و اعمال او در این مرحله، بیانگر سعادت و شقاوت او است، و به این ترتیب، سعادت و شقاوت ذاتى را به کلى نفى مى کند، و انسان را در گرو اعمالش مى گذارد، و راه بازگشت را در تمام مراحل تا پایان عمر براى او باز مى داند.
-----
(۱) معانی الأخبار/ص ۳۴۵