یکی از جنبههای مهم زندگی اسلامی و مباحث سبک زندگی دینی و اسلامی احترام به حقوق دیگران در جامعه اسلامی است که در متون دینی حقالناس نامیده میشود. در این نوشته سعی میشود به اهمیت حقالناس در جامعه اسلامی و حقوق متقابل بر یکدیگر پرداخته شود.
حقالناس عبارت است از حقوق متقابل، این حقوق روابط انسانها و جوامع را در مناسبات گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فردی، فرهنگی، مذهبی، حکومتی، بینالمللی قانونمند میکند این حقوق را که خداوند واجب گردانده برای تأمین آسایش فردی و اجتماعی و اصلاح امور و جامعه انسانی است. [۱]
نشانههای قرآنی حق الناس
« وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ: و ای قوم من، پیمانه و ترازو را عادلانه [و منصفانه] کامل و تمام بدهید، و اجناس مردم را [هنگام خریدن] کمشمارتر و کمارزشتر [از آنچه که هست] بهحساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید». (هود / ۸۵)
در این آیه فرموده شده است: ” وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ ” حتی اگر غیرمسلمان هم از شما چیزی میخرد، نگویید اینکه مسلمان نیست، کم و زیاد کنیم اشکال نداره!
بعد میفرماید: اگر نسبت به هرکس کیل را وفا نکنید و کم بگذارید و حق و ناحق کنید، مفسد در زمین هستید.
در جای دیگر قرآن میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ؛ وای به حال آنهایی که کمفروشی میکنند.»(مطففّین / ۱)
باید به این نکته توجه داشته باشیم که کمکاری تنها مربوط به صنف کاسبان نیست، بلکه هرکسی با هر شغلی را میتواند شامل شود؛ از طلبهای که بر منبر میرود و سخنرانی میکند، باید رعایت کند که در قبال پولی که میگیرد به همان میزان سود برساند و تنها در صدد رفع تکلیف نباشد، به آن میزانی که در خدمت عمر مردم است، برای آنها مفید بوده باشد؛ تا کارمندی که در اداره کار میکند، همه باید مراقب باشند؛ به عبارتی حقالناس کار به روحانی و کارمند و تاجر و … ندارد.
در کتب روایی نیز توجه فراوانی به حقالناس شده است. بهطوری که اگر تمام روایات مربوطه جمعبندی شود، چندین جلد کتاب خواهد شد. امّا در اینجا به چند نمونه از روایات اشاره میشود.
حضرت علی (علیه السّلام) میفرماید: «اَمّا الظّلم الّذی لا یُترکُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمی که بخشوده نمیشود ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میکنند». [۲]
و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حقالله مهمتر دانسته و میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمهً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ به حقوق عبادالله کانَ ذلک مؤدّیاً الی القیامِ به حقوق الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد». [۳]
اهمیت حق الناس:
اگر کسی نماز میخواند میگوید «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» فاتحه/۶-۵ طرف آمد گفت: حق مرا بده اگر جدی اصرار کرد که حق من را بده و اسلام میگوید: نمازت را بشکن برو حق مردم را بده، برگرد دو مرتبه بگو اللهاکبر نماز را باید شکست تا آدم حق مردم را بدهد. بعضیها میگویند قرض میکنیم کی ما را زندان میکند؟! بعضیها هستند میگویند قرض کن وقتی زندانت کردند، مرد و رفیقهایت جمع میشوند تو را بیرون میآورند فرمود: «مَنِ اسْتَدَانَ دَیْناً فَلَمْ یَنْوِ قَضَاهُ کَانَ بِمَنْزِلَهِ السَّارِقِ: کسی که قرض میکند از اول بنا دارد ندهد، بهمنزله دزد است». [۴]
بزرگترین آیه قرآن آیهای است که میگوید: مواظب باشید حق الناس از بین نرود «إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَاکْتُبُوهُ وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ: ای اهل ایمان! چنانچه وامی به یکدیگر تا سرآمد معینی دادید، لازم است آن را بنویسید.»( بقره/۲۸۲)
یک آیه است در قرآن یک صفحه اندازه آن است. هیچ آیهای یک صفحه نیست جز این آیه، که میگوید: مواظب حق الناس باشید. وام میگیرید، چک و سفته رد و بدل کنید، شاهد بگیرید. اگر طرف لال بود یک آدم امین بگوید. سفیه بود ولی او امضا کند.
اما در قیامت چه خبر است؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ: خدا درکمین گاه است».(فجر/۱۴) امام فرمود: در صراط جای است که هیچکس نمیتواند عبور کند مگر اینکه حق مردم را بدهد. [۵]
فیض کاشانی در کتاب محجه البیضاء یک صحنهای را نقل میکند میگوید: مواظب باشید که روز قیامت چه حالی خواهید داشت. یک کسی میآید میگوید: تو من را مسخره کردی. مرا دست انداختی. یکی میآید میگوید: تو من را غیبت کردی. یکی میآید میگوید: همسایهی من بودی در همسایگی من را اذیت کردی. یکی میآید میگوید: با من معامله کردی: فغششتنی؛ به من کلک زدی. یکی میآید میگوید: با من معامله کردی عیب جنس را نگفتی. یکی میآید میگوید: گرسنه بودم تو سیر بودی هیچ احوال من را نپرسیدی. یکی میگوید: مظلوم واقعشده بودم میتوانستی بیایی دفاع کنی دفاع نکردی. شروع میکند قیافهی مجرم را مطرح کردن که انسانی که در حق الناس گرفتارشده است کیست؟ [۶]
چگونه از این گناه پاک شویم؟
فردی خدمت امام باقر (ع) آمد و عرض کرد: آقا من از زمان حجاج تا الآن در دستگاه طاغوت بودهام. میشود توبه کنم؟ امام یک مدتی ساکت شد. دومرتبه گفت: آقا میشود توبه کنم؟ امام فرمود: «لَا حَتَّی تُؤَدِّیَ إِلَی کُلِّ ذِی حَقٍّ حَقَّهُ؛ نه مگر اینکه تمام اموالی را که رشوه گرفتهای را به صاحبانش برگردانی و ظلمهایی را که به مردم روا داشتهای جبران کنی.» [۷]
از این روایات بهروشنی مشخص میشود که راهِ توبهای را که خداوند آن را برای هرکسی باز گذاشته است، بر کسی که حق الناس بر گردن اوست ، تا زمانی که از دین مردم بیرون نیاید، بسته خواهد بود و توبهی او پذیرفته نمیشود
حاصل آنکه، حقالناس ازنظر اسلام با عدالت و حکمت الهی رابطهای مستقیم دارد و دارای گستره وسیعی میباشد. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «اَوّلُ قَطْرَه مِنْ دَمِ الشَّهید کَفارهُ لِذُنُوبِه اِلاَّ الدَّیْن فَاِنَّ کَفارَتُه قَضائه: اولین قطره خون شهید، کفاره گناهان او است؛ مگر بدهکاری که کفاره آن ادای آن است» [۸]
نتیجه آنکه اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حقالناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرانشده است.
———————————–
۱٫ دائره المعارف تشیع، ج ۶، ص ۴۰۴٫
۲٫ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵٫
۳٫ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۲، ص ۴۸۰٫
۴٫ علامه مجلسی، کافی، ج۵، ص۹۹٫
۵٫ علامه مجلسی، کافی، ج۲، ص۳۳۱٫
۶٫ محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، فیض کاشانی، ص ۳۷۱٫
۷٫ علامه مجلسی، کافی، ج ۲، ص ۳۳۱٫
۸٫ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص ۱۸۳٫