مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب حق همراه علی است
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن تولیدگر گرافیک توزیع گر وبلاگ

عقیق هستم. از تاریخ 14 بهمن 1400 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولیدگر گرافیک توزیع گر وبلاگ تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 7 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
حق همراه علی است

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

این پرونده را با 188 اثر دیگر آن ببینید



علی مع الحق و الحق مع علی


خورشید پرتوهای نورانی و گرمابخشش را گسترانده بود و برکه ای بی آب در دل صحرا به تلاطم درامده بود.

گویا چشم انتظار رسیدن بزرگترین کاروان حجاج بود.

کاروان به محل غدیرخم رسید و از جانب خدا وحی آمد که در این محل توقف کنید!

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس .(مائده:67)

«ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان واگر نرسانی رسالت خدای را بجا نیاورده ای; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می کند»

پیامبر دستور توقف داد

حاجیان خسته و نالان متعجب از امر پیامبر بودند و در دل گواهی واقعه مهمی را می دادند

گرما و بی آبی امان همه را بریده بود اما باید صبر میکردند تا بازمانگان کاروان به آنها بپیوندند

لحظات اذان ظهر نزدیک شد و ندای تکبیر مؤذن در بیابان طنین انداز شد.

اجتماع عظیمی از مسلمانان به امامت پیامبر نماز را اقامه کردند

نمازی که تابحال غدیر مانند آن را ندیده بود

پیامبر به میان جمعیت آمدند و خود را برای رقم زدن بزرگترین واقعه تاریخی آماده کردند.

چشم ها منتظر و گوش ها آماده شنیدن بود.

جهاز شتران سر به بالین هم نهاده بود و آرام منتظر قدوم مبارک پیامبر بود

ایشان بر فراز منبری از جنس جهازشتران رفتند

جمعیت یکپارچه در سکوت مطلق به سر میبرد و مشتاق شنیدن وحی رب از زبان پیامبر بود

پیامبر با صدایی رسا لب به سخن گشود و بعد از ستایش خدا و اقرار به حقانیت خدا خبر از حادثه ای تلخ داد

هان ای مردم، نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. ومن مسئولم و شما نیز مسئول هستید. در باره من چه فکر می کنید؟

یاران پیامبر گفتند: گواهی می دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردی ونسبت به ما خیرخواهی ونصیحت کردی ودر این راه بسیار کوشیدی خداوند به تو پاداش نیک بدهد.

پیامبر وقتی مجددا آرامش بر جمعیت حکمفرما شد، فرمود:

آیا شما گواهی نمی دهید که جز خدا، خدایی نیست ومحمد بنده خدا وپیامبر اوست؟ بهشت ودوزخ ومرگ حق است وروز رستاخیز بدون شک فرا خواهد رسید وخداوند کسانی را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟

یاران پیامبر گفتند: آری، آری، گواهی می دهیم.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ادامه داد:

من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ناشناسی پرسید: مقصود از این دو چیز گرانبها چیست؟

فرمودند:ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دست خدا وطرف دیگرش در دست شماست. به کتاب او چنگ بزنید تا گمراه نشوید. وثقل اصغر عترت واهل بیت من است. خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیز از هم جدا نمی شوند.

هان ای مردم،برکتاب خدا وعترت من پیشی نگیرید واز آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید.

در این موقع پیامبر دست علی را بالابرد طوری که تمام جمعیت نظاره گر این صحنه باشند

همه علی را به خوبی شناختند و دریافتند که مقصود از این اجتماع مربوط به علی است

با ولع گوش به ادامه سخنان پیامبر سپردند

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

هان ای مردم، سزاوارترین فرد بر مؤمنان از خود آنان کیست؟

یاران پیامبر پاسخ دادند:خداوند و پیامبر او بهتر می دانند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ادامه داد:

خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان اولی وسزاوارترم. هان ای مردم،«هر کس که من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا ورهبر اوست ».

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این جمله آخر را سه بار تکرار کرد و سپس ادامه داد:

پروردگارا، دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد ودشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد.خدایا، یاران علی را یاری کن ودشمنان او را خوار وذلیل گردان. پروردگارا، علی را محور حق قرار ده.

سپس افزود:

لازم است حاضران به غایبان خبر دهند ودیگران را از این امر مطلع کنند

هنوز جمعیت در بهت و شگفتی مانده بود که فرشته وحی نازل شد و بشارت داد که خداوند امروز دین خود را تکمیل کرد ونعمت خویش را بر مؤمنان به تمامه ارزانی داشت

در این لحظه، صدای تکبیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بلند شد وفرمود:

خدا را سپاسگزارم که دین خود را کامل کرد و نعمت خود را به پایان رسانید واز رسالت من و ولایت علی پس از من خشنود شد.

پیامبر از جایگاه خود فرود آمدند و جمعیت دسته دسته با علی پیشوا و برادر پیامبر بیعت می کردند.

پیامبر به حضرت علی فرمود:برخیز که من تو را به پیشوایی مردم وراهنمایی آنان پس از خود برگزیدم.هر کس که من مولای او هستم، علی نیز مولای او است. مردم! بر شما لازم است از پیروان راستین ودوستداران واقعی علی باشید.

گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما

سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد

آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

 (شعر:سید حمیدرضا برقعی) 

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما