« ما کانَ محمّد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیّین و کان الله بکلّ شیء علیماً. [1]» خاتَمِیت، اصطلاحی کلامی و از آموزههای قرآنی و مشترک میان همه مسلمانان. به این معنا که پس از حضرت محمد( ص) و دین اسلام، پیامبر و دین دیگری نخواهد آمد و اسلام، دین کامل و جامع است و آموزهها و احکام آن برای همیشه معتبر هستند اما بهائیان اشکالاتی به استدلال به این آیه وارد کرده اند که در فرصت های پیش رو به تعدادی از آنها پاسخ میدهیم: 1- خاتم به معنای انگشتر است و خدا در این آیه پیامبر را بعنوان زینت پیامبران معرفی کرده است توضیح: یعنی اگر همه پیامبران را بصورت یک انسان تصوّر کنیم و هر کدام را جزئی از بدن فرض کنیم، حضرت محمّد( صلّی الله علیه و آله) بعنوان انگشتر و زینت این شکل معرفی شده است دلیل بهائیان: برخی از بهائیان با استناد به کلام( قاموس الغة) گفته اند: خاتم به معنی زینت آمده است، جواب این ادعا و دلیل آن: کلمه خاتم بر طبق قواعد عربی بر دو وزن و با چهار معنا قرائت شده است. الف: خاتم ( بر وزن حافِظ) به کسر فاء، به معنای( ختم کننده) ب: خاتم( بر وزن عالَم به فتحه لام) به معنای( آخر و آخرین) البته در این دو معنا، تفاوتی میان خاتِم (به کسر تاء) و خاتَم (به فتح تاء) نیست.[2] ج: خاتم( بر وزن عالم به فتحه لام) به معنای( چیزی که با آن اسناد را مهر می کنند.) د: خاتم (بر وزن ضارَب به فتحه حروف راء و باء) فعل ماضی از باب مضاربه به معنای( کسی که پیامبران الهی را ختم کرد.) از هفت قرائتی که برای قران است 6قرائت آن خاتم( به کسر حرف تا، ختم کننده) خوانده اند و مؤید نظر شیعه است، فقط قرائت عاصم خاتم را( به فتح حرف تاء) خوانده است، این قرائت هم ضرری به مقصود ما وارد نمیکند، چون: اولاً سه احتمال برای معنا در این قرائت داده می شود که هیچکدام هم با برداشت بهائیان مطابقت ندارد. ثانیاً با ادلّه و شواهد قرآنی و روایی دیگر میفهمیم منظور همان ختم کننده است و نه زینت که بهائیان گفته اند، حالیه دلیل آنها را نقد میکنیم: برای روشن شدن مطلب کلام قاموس را با هم بررسی میکنیم: « الخاتم ما یوضع علی الطینة و حلی الاصبع»( قاموس الغه،4،102) میفرماید: خاتم به معنای انگشتری هم آمده و جمله( حلی الاصبع) را بجای انگشتری بکار برده است، ولی نگفته به معنای زینت آمده است! در نتیجه خاتم در آیه مبارکه را به کسر خاء و به معنای ختم کننده میگیریم، پس حضرت محمّد( صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر است نه میرزا حسینعلی نوری.
پینوشت: 1. سوره احزاب؛ آیه 40. 2. ابن فارس، ص۲۴۵.