با بلند شدن سر و صداها توجهم به قسمت پذیرش جلب شد.
پیرمرد دفترچه بیمه اش را گم کرده بود و می خواست با دفترچه بیمه پسرش هزینه کشیدن دندانش را بپردازد.
کارمند پذیرش می گفت این کار غیر قانونی است و پیرمرد هم از وضع خراب اقتصاد می نالید.
کاش سازمان های بیمه گر، برای چنین مواقعی هم فکری کرده بودند و به کرامت مردم توجه بیشتری می کردند.
مردمی که اصالتا پاک و بی آلایش و صادق هستند؛ اما به خاطر برخی خلاهای قانونی در این اوضاع نا به سامان اقتصادی مجبور به فریب می شوند.