طواف سوالات...
این داستان واقعیست...
طبق برنامه روز های گذشته چند ساعتی مونده بود به اذان مغرب به سمت مسجد الحرام حرکت کردم.
وارد مسجد الحرام شدم و منتظر بودم تا اذان مغرب فرا برسه.
تو همین فرصت گفتم خوبه یه جایی بشینم قرآنی بخونم و هر از گاهی هم نگاهی به کعبه بندازم تا از ثواب قرائت قرآن تو مسجد الحرام و نگاه به کعبه محروم نمونم.
یه نگاه به دور و ورم انداختم و رفتم سمت مقام ابراهیم و اون قسمت پشت مقام روبروی حجرالاسود نسشتم و شروع کردم به خوندن قرآن و هر از گاهی هم نگاهی به کعبه می انداختم و مجذوب ابهت این مکعب مقدس می شدم.
همینطور که مشغول نگاه کردن به کعبه بودم یهو متوجه صحنه ای شدم! پیرمردی با لباس هایی با رنگ روشن روی یه صندلی نشسته بود و افرادی از او محافظت میکردند!
برام سوال پیش اومد! این شخص کی می تونه باشه که اینطور دور و ورش رو گرفتند و نمی ذارن کسی به اون نزدیک بشه؟!
از اطرافیان سوال کردم و بعد از مدتی پرس و جو متوجه شدم این پیرمرد کسی نیست جز امام جماعت مسجد الحرام!
مدتی گذشت و همینطور که من مشغول خوندن قرآن و ادعیه بودم، اون پیرمرد هم برای انجام طواف از جای خودش بلند شد...
همین طور که طواف رو شروع کرد متوجه شدم مردم خودشون رو به اون می رسونند و می خوان دست بر لباس و بدنش بکشند!!
مردم تلاش خودشون رو می کردند، اما با مخالفت شدید نیروهای امنیتی دور این پیرمرد مواجه می شدند، ولی بعضیا هر جور بود خودشونو به اون می رسوندند و دستشون رو به لباس اون پیرمرد می زدند و به صورت می کشیدند.
برام سوال شد که واقعا چی دارم می بینم؟
من که تو کتابا خونده بودم اهل سنت تبرک رو حرام می دونند؟
و ما شیعه ها رو به خاطر تبرک جستن به حرم ها و بزرگان مشرک می دونند؟
پس اینا الان دارن چکار می کنند؟
فرق این کار اینا با تبرک کردن ماها چیه؟
آیا اهل سنت این کار رو حرام میدونند یا وهابیا؟
اصلا وهابیت و اهل سنت یکی هستند؟
پس چرا اینقدر عقایدشون از هم دوره؟
و بسیاری از سوالات دیگه که همراه با پیرمرد که داشت دور کعبه می چرخید، تو ذهن من می چرخیدند!!!