تعالیم بهاء (و اصول مکتب بهائیت) را تشکیل میدهند، هشتمین آنها، «وحدت رجـال ونـساء است، زیرا ممکن نیست سعادت عالم انسانی کامل گردد مگر به مساوات کاملۀ زنان و مردان».(1)
شوقی افندی نیز در لوح مشهور خود (مورخ نوروز 111 بدیع) مدّعی وجود «مساوات تام» بین زنان و مردان در آیین بهائیت، شده است.(2)
این ادعاها و اظهارات، در حالی است کـه احـکام فـقهی و مقررات حقوقی بهائیت، جابه جا، بر«تبعیض و عـدم تـساوی» بین زن و مـرد استوار است. مثلا طبق آنچه که در کتاب اقدس نوشتۀ بهاء آمده است، حج، بر مردان واجب است، ولی این تکلیف از زنان برداشته شده است: «قد حکم اللّه لمن استطاع مـنکم حـج البـیت دون النساء عفی اللّه منهنّ رحمة من عنده.»(3)
همچنین سـهم الارث زنـان و مردان در این مسلک، یکسان نیست و مردان و زنان در میان طبقات هفتگانۀ ارث، بدینگونه سهم متفاوت دارند: «پدر،5/5 سهم؛ مادر،4/5؛ سهم؛ برادر 3/5 سهم؛ خواهر،2/5 سهم؛(4)
به تعبیر دیگر: از مـجموع 2520 سـهم الارث، سهم پدر 420، سهم مادر 360، و سهم برادر 300 و سهم خواهر 240 میشود. حتی ارث برادر أبی با بـرادر امّی -چنانکه ارث خواهر ابی و امّی- با یکدیگر تفاوت دارد و برادر و خواهر امّی، با وجود برادر و خواهر ابی و امّی، ارث نمیبرند. نیز خانۀمسکونی میّت و لبـاسهای مـخصوص وی (چنانچه میّت دربارۀ آنها وصیتی نکرده باشد) مخصوص فرزند ارشد ذکور وی خـواهد بود.(5)
اگر رهبران بهائیت واقعاً قائل بودند نباید بین مرد و زن فرق گذاشته شود و آنها در جمیع امتیازات مساویند، چرا خود بین آندو این همه فرق گذاشته اند!؟ حتی از شرکت زنان در بیت العدل ممانعت کرده اند!
پی نوشت:
(1).خطابات مبارکه،عبد البهاء،144/2-150.نیز در نطق دیـگر مـیگوید:بهاء در تـعلیمات خود،«وحدت نوع[بشر]را اعلام نمود که نساء و رجال،کل در حقوق،مساوی،بهیچوجه امتیازی در میان نیست»(همان،ص 134).
(2).ر.ک:آهنگ بدیع،سال دهم،ش 2 و 3،ص 8.
(3).گنجینۀ حـدود و احـکام،عبد الحمید اشراق خاوری،ص 67.
(4).نظری اجمالی در دیانت بهائی،ص 47.
(5).ر.ک:گنجینۀ حدود و احکام،صص 118-119 و 125-130؛آهنگ بدیع،سال 22،ش 6-9،آذر 1346،ص 383.