در جستجوي يک فرگرد
پس اين فرگرد 16کجاست؟!
عه! مگه ميشه؟! ... نه. بذار دوباره چک کنم ...
فرگرد پانزدهم ... خــــب، اينم بند آخرش ... اينم صفحه بعد: فرگرد هفدهم؟!!
فرگرد نداره
يعني من ?-? ساعت سر کار بودم؟!
به همين راحتي يک فصل رو حذف کردند؟! کي حذف کرده؟ چرا؟
شايد خود پورداوود حذف نکرده باشه ... اصلاً شايد اونايي که اين فايل pdf رو درست کردند، حذفش کرده باشند.
ولي هر کس اين کار رو کرده، دليلش مشخصه: نميخواسته چنين احکام عجيب و غير قابل دفاعي توي ونديداد ديده بشه!
راستييييييي! شايد اصلاً اين فايل، خلاصهي ونديداد باشه؛ نه همهي اون. بايد برم سراغ پيشگفتار ببينم چيزي در اين مورد نوشته يا نه.
با عجله رفتم سراغ اولين صفحه و شروع کردم به مطالعه:
«پيشگفتار ونديداد
ونديداد يکي از بخشهاي پسين اوستاي نو است که برخي از پژوهشگران، آن را به کلي جدا و متمايز از ديگر بخشها و نمايندهي آيينها و دادگذاريهاي مغان باختري يا مادي ميدانند. از اين بخش بهجز فرگرد دوم آن (داستان جم)، تا کنون ترجمه فارسي رسايي که هم از حيث زبان و هم از نظر يادداشتها و توضيحها و درک و دريافت دشواريهاي فراوان متن، امروزي و علمي باشد و بتواند پرسشهاي خوانندهي پژوهندهي کنوني را پاسخ گويد، انتشار نيافته است.
در گزارش اوستاي پورداوود نيز جاي ونديداد خالي ماند. استاد گزارش اين بخش را ...»
چي شد؟!
يعني چي «خالي ماند»؟! پس همين فايلي که من دارم ميخونم، چيه؟!
متعجب و کنجکاو، مطالعه پيشگفتار رو ادامه دادم:
«استاد گزارش اين بخش را در سالهاي اوج کار و کوشش پژوهشي خود به انجام رسانده؛ اما ويرايش و تدوين نهايي آن را موکول به پايان يافتن کار انتشار ديگر بخشهاي گزارش خود کرده بود. وي در پاسخ اين پرسش نگارنده که چرا اقدام به انتشار آن نميکند، چنين استدلال ميکرد که اين گزارش، چند ده سال پيش صورت پذيرفته و نيازمند بررسي و مقابلهي دوباره با متن و منابع مربوط بدان و ويرايشي سرتاسري است که در سالهاي پيري و ناتواني، ديگر از وي برنميآيد و انتشار آن را به همان صورتي که هست نيز روا نميداند ... متأسفانه پس از درگذشت وي، دقت کافي در حفظ ميراث پژوهشي او به عمل نيامد و آن دستنويس (ونديداد) نيز در ميان کاغذها و يادداشتهاي ديگر وي پراکنده شد و در نقل و انتقالهاي خانوادگي از ميان رفت و بدينسان، کار انتشار گزارش فارسي «ونديداد» پورداوود به کلي منتفي شد ...»