انسان اگر بخواهد به عطایای ابدی و خیر محضی که نزد خدای متعال است دست یابد، باید جان بیمار خود را بر طبیبان نفوس عرضه بدارد تا ایشان او را طبابت نموده و صفات نا پسند و رذائل اخلاقی را از وجود او بیالایند اشعار درد جسم است آن که درمانش بود پیش طبیبان درد روح غـیـر تـولّای عــلـی درمــان نــدارد آیا یک بار شده که بار سفر بسته و به حرم اهل بیت علیهم السلام در مدینه ، عراق یا مشهد برویم و به محضر امامان علیهم السلام از رذائل و اخلاق ناپسند خود شکایت نموده و بگوییم : «از دست بداخلاقی های خود هلاک شده ایم ما را درمان کنید»
آیا اصلاً چنین دردهایی احساس کرده ایم تا در پی درمان آن برویم ؟
چه بسیار برای رسیدن به حوائج و آباد شدن امور دنیوی بار سفر بسته و به حرم ائمه علیهم السلام رفته ایم اما آیا شده یک مرتبه بار سفر ببندیم تا بگوییم چشممان طهارت ندارد بی جا نگاه می کند، زبانمان طهارت ندارد، هرزه حرف میزند، گوشمان طهارت ندارد، به حرفهای هرزه گوش می کند، ای طبیبان الهی ما را از این رذائل تطهیر نموده و درمانمان کنید ! آیا سزوار است که با دسترس بودن طبیبانی این چنین بزرگ که خدای متعال آنها را برای درمان و تعالی ما فرستاده است، درماننشده و ناقص از دنیا برویم؟ هر کس در این دنیا خود را درمان نکند، در عالم برزخ و قیامت او را جراحی خواهند کرد.
در همین دنیا تا فرصت باقی است و امکان دارد با یاری و رحمت های الهی خود را درمان کنیم باید به فکر اصلاح خود باشیم و الا تحمل آتش قهر الهی در برزخ و قیامت که با آن نا خالصی ها را از جان آدمی می زداید بسیار سخت و ناگوار بوده و از عهده کسی بر نمی آید ، سوره « همزۀ » شرح حال انسانی است که تطهیر نکرده از دنیا رخت بر بسته و خدای متعال با آتش قهر خود در صدد تطهیر او بر می آید ، فرمود : ﴿ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ * اَلَّذِی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ * یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ * کَلاّ لَیُنْبَذَنَّ فِی اَلْحُطَمَةِ * وَ ما أَدْراکَ مَا اَلْحُطَمَةُ* نارُ اَللّهِ اَلْمُوقَدَةُ* اَلَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى اَلْأَفْئِدَةِ* إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ * فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ﴾ (سوره همزۀ ، آیه 1-9)
بنام خدای بخشنده بخشایشگر ، وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای! همان کس که مال فراوانی جمعآوری و شماره کرده (بیآنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!او گمان میکند که اموالش او را جاودانه میسازد! چنین نیست که میپندارد؛ بزودی در «حُطَمه» [= آتشی خردکننده] پرتاب میشود!و تو چه میدانی «حُطمه» چیست؟! آتش برافروخته الهی است،آتشی که از دلها سرمیزند!این آتش بر آنها فروبسته شده،در ستونهای کشیده و طولانی! چه کسی می تواند درد آتشی که از درون انسان شعله کشیه و تمام هستی او را در هم می کوید تحمل کند، حال که چنین است باید در همین دنیا خود را تطهیر کرده و درمان رذائل را برای قیامت نگذاریم، در همین دنیا باید خود را عتاب نموده و به خود سیلی بزنیم ،در همین دنیا باید برای خود فریاد زده و بنالیم ، تا طبیبان به فریادمان رسیده و اصلاحمان کنند، اما اگر در دنیا برای درمان دردهای خود کاری نکنیم گرفتار حسرت و عذابی دردناک خواهیم شد .