ده متن آماده برای اشتراک گذاری

0 0

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ سه‌شنبه, 09 آبان 02

ده نكته روانشناسی برای زندگی بهتر

١_ ترسناك ترين جاي جهان ذهن شماست. با ذهن خود متوانید مثبت یا منفی بیاندیشید یا ترس را در خود راه دهید .

٢_ عمل کنید و عكس العمل کار نباشید . طوری نباشد که در نقابل عمل انجام شده قرار بگیرید .

۳_ همیشه به دنبال الگوهای برتر باشیم تا به سرمنcل مقصود برسیم .

٤_ اجازه ندهيد رفتار ديگران آرامش دروني شما را بهم بزند . ما برای به ثمر آوردن امورات دیگران آفریده نشده ایم (1). تنها خداست که به همه امورات بندگانش آگاه است

٥_ آرزو كردن براي اينكه جاي شخص ديگري باشيد ، يعني ناديده گرفتن استعدادها و داشته های خودتان.

٦_ ارزش شما با رفتار ديگران با شما، تعيين نمي شود. بلکه با ارزش ترین انسانها نزد خوای یکتا با تقواترین آنهاست

٧_ اگر كسي كار اشتباهي انجام داد، همه خوبي هايش را فراموش نكنيم و به او فرصت بدهیم .

٨_ قهرمان بودن يعني ايمان به خود، وقتي ديگران به شما اعتقادي ندارند.

٩_ كساني كه در گذشته زندگي مي كنند ، آينده خود را محدود مي كنند. همانند این است که دو راننده با ماشین سبک و با ماشین سنگین بطور جداگانه رانندگیس می کنند . زاویه دید ماشین سنگین بر جاده بیشتر از ماشین سبک است . البته باید از گذشته عبرت گرفت و به آخرت ایمان داشت (2)

1٠_ هيچ يك از ما برنده يا بازنده به دنيا نيامده ايم ، انتخاب كننده به دنيا آمده ايم . جبر و اختیاری در ما نیست بلکه باید در بسیاری از موارد حکمت الهی را در نظر بگیریم .

منابع :

1-وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا وَ مَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَکِيلٍ‌ (الأنعام‏، 107)

2- قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ‌ (الحجر، 36)

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تمام انسان ها دارای سه نعمت الهی یکسان هستند .

۱- فکر (1)

۲- وقت(زمان) (2)

۳- انرژی(توان) (3)

تفاوت انسانهای موفق و ناموفق در نحوه استفاده از این سه منبع مهم می باشد ،

از شما سوالی دارم ؟ شما ازین سه منبع چطور استفاده میکنید؟ برای موفقیت های دنیوی و اخروی ، کسب خوشبختی های زودگذر یا ..؟؟

اکنون که آگاه شدید میتوانید آنرا با این شیوه که قبلا آموختید مدیریت کنید :

نوشته ای آماده کنید و جلوی چشمتان قرار دهید ... (چــــــــــــــــــــــــــــرا)

با یافتن جواب چراها در زندکگی به این مفهوم می رسیم که آیا این کار ما بهترین کاریست که در این لحظه میتوانم انجام دهم؟ آیا اگر کسی پیش ما بود نسبت به کار ما واکنش مثبتی داشت ؟ و ....

فراموش نکنید با جواب دادن این چراها و تغییر دادن تفاوت های کوچک ، می توان به نتایج مثبتی تغییر داد .

منابع:

1- در آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند [ كه : ] پروردگارا ، اينها را بيهوده نيافريده‏اى ; منزهى تو ! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار . ﴿آل‏عمران‏، 191﴾

2- [ اين حادثه ] بر آسمانها و زمين گران است ، جز ناگهان به شما نمى‏رسد . » [ باز ] از تو مى‏پرسند گويا تو از [ زمان وقوع ] آن آگاهى . بگو : « علم آن ، تنها نزد خداست ، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند . » ﴿الأعراف‏، 187﴾

3- بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست . [ اين ] سنّت خداست كه از ديرباز در ميان گذشتگان [ معمول ] بوده ، و فرمان خدا همواره به اندازه مقرّر [ و متناسب با توانايى ] است .﴿الأحزاب‏، 38﴾

چگونه هر روز ثواب یک جهاد را ببریم ؟!

پيامبر اکرم صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله و سل؟ّم در حدیثی می فرمایند

أفْضَلُ الجِهادِ مَن أصْبَحَ لا يَهُمُّ بظُلْمِ أحدٍ (1)

برترين جهاد، جهاد كسى‏ است كه صبح خود را با اين نيت آغاز كند كه به احدى ستم روا ندارد.

کسی که اولا قصد اذیت دیگران نداشته باشد و دوما آزارش هم به کسی نرسیده باشد ، در اینصورت بهترین جهاد ، جهاد اوست .

نیت های ما در اعمال ما تاثیری ندارند ولی با نیّت مان به ثواب هایی میرسیم . هرچند اگر موفق به پایان رساندن آن کارها نشده باشیم .

عمل با نیت لازم و ملزومی هستند که ثواب از طرف خداوند متعال بر ایندو تعلق می گیرد .

اگر نیت نباشد عمل جنبه عبودیت پیدا نمی کند و اگر عمل نباشد اما نیت بر کاری داشته باشیم باز ثواب بر آن داده می شود . البته در بعضی امور این استثنا جاری نیست .

مثلا در نماز نیت می کنیم که از جماعت به فرادا تغییر دهیم اما موفق به انجام عمل نمی شویم . پس همان ثواب جماعت را میبریم ؛ تا عمل را به فرادا انجام ندهیم !

البته در حدیث مذکور لا یهّم استفاده شده است و به معنی نیت گرفته شده است . در حالیکه اگر شخت همت به انجام کاری داشته باشد طبیعتا نیت هم به آن کار دارد ولی در جایی کسی اهتمام برای آن کار دارد ولی نمی تواند انجام بدهد . البته مورد دوم بیشتر در عبادات مطرح است و باعث ثواب می باشد . اما در صورت خلاف (مثل نماز بالا) نه تنها اگر نماز را قطع نکند ثوابش بخاطر ادامه دادن جماعت ثواب بیشتری دارد بلکه فضیلتی را هم از دست نداده و خداوند هم به او پاداش می دهد .

منابع :

محاسن ج1 ،ص292

آیا خویشاوندی با پیامبر مایه نجات است ؟

در این آیه شریفه ای از خدای متعال واقعه ای تاریخی برای مسلمانها همسر نوح و لوط را مثال زده و برای کسانی که کفر ورزیدند ، که این ها با آنکه در خانواده‌ای به سر می بردند که دو نبی سرپرست خانواده بودند ، اما «خانتاهُما» خیانت در مقابل امانت کردند . امانت معلوم است ، همان حفظ کیان و تعالی خانواده در اهداف الهی ، امانت است . چون خیانت کردند ، «فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما» این همسر بودن پیغمبر ، آنها را از اینکه نجات پیدا کنند، بی‌نیاز نکرد . هیچ چیزی مانع نشد که عذاب شامل حال اینها نشود . حتی همسر نوح نبی!

آن دو نسبت به همسرشان (نوح و لوط) خيانت كردند (و با دشمنان همكارى داشتند) و آن دو پيامبر نتوانستند از آنها شفاعت كنند و به آن دو گفته شد، همراه دوزخيان وارد آتش شويد(2)

آيا اين آيات با صراحت نمى‌گويد: معيار خوبى و بدى افراد، ايمان و اعمال آنهاست و حتّى فرزند و همسر پيامبر بودن، در صورت فساد اعمال مانع از دوزخى شدن افراد نمى‌شود؟(3)

بس باید مواظب خود باشیم چون اگر به پسر نوح بودن و خانواده پیامبر بودن هیچ تاثیری برای ما در آخرت ندارد و فقط و فقط اعمال ماست که بعنوان توشه ای برایمان می ماند .

منابع :

1- ضَرَبَ‏ اللَّهُ‏ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ «سوره تحریم، آیه10»

2- شيعه پاسخ مى‌گويد،آیت الله مکارم شیرازی، ص: 5

3- همان

برتری مقام یک زن نسبت به دیگر زنان عالم

خدای متعال در آیه 42 سوره آل عمران خطاب به مریم(س) می‌فرماید: « وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ». مریم ما به تو سه مقام دادیم. اول اینکه تو را برای خودمان انتخاب کردیم و دوم اینکه تو را طاهره و معصومه قرار دادیم و دیگر اینکه «وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِين‏» (1) یک مقام اجتماعی به تو دادیم. این مقام اجتماعی برگزیده شدن بین دیگران است. تو مورد عنایت و توجه همه زن‌ها هستی. بین همه زن‌ها به عنوان الگو مطرح شدی.

صاحب جواهر الکلام میحضرت نویسد منظور از طَهّرک یهنی نَزَّهک (منزه بودن از هر عیبی) که داره اش از طهارت ظاهری والاتر می باشد .(2)

اما منظور از عالمین در آیه به تفسیر بسیاری از مفسرین به معنای عالم های زمان حضرت مریم گرفته اند . و در کتاب فقه الزهر اء سلام الله علیها ، عوالم را تشبیه به دولت گرفته اند که در جایی دولتی از دولت دیگر قوی می باشد . البته در مقام مقایسه دولتی با دولت دیگر

منابع :

1- سوره آل‌عمران، آیه 42

2- جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج‌1، ص: 4

3- من فقه الزهرا (س) سید محمد حسین شیرازی ، ج 1 ، ص

در حدیثی از امام صادق (ع) درباره علت نامیده شدن نام حضرت زهراء سلام الله علیها به نام محدثّه فرموده اند که نام ایشان را ملائکه بر زمین آورده اند ، همانطوری که به حضرت مریم منادی ندا آورد که ای فاطمه «اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ» و ای فاطمه «اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرّاكِعِينَ» پس با این آیات با حضرت فاطمه سحن گفتند و حضرت هم با آنان سخن گفت .(1)

پس در شبانگاهان حضرت از ملائک سوال پرسید که آیا مریم سیده نساء عالمین نیست ؟

پس اینگونه جواب دادندکه حضرت مریم سیده زنان عالم خودش بود اما خداوند تبارک و تعالی تو را سیدهخ زنان عالم خودت و عالم آنها و همچنین سیده زنان اولین و آخرین قرار داده است .

تشابه حضرت مریم و حضرت زهرا سلام الله علیها در این است که هر شخصی می تواند با متانت و ادب و ارتباط الهی سرسلسله ی همکیشان خود باشد . چه حضرت مریم و چه حضرت زهرا(س) هرچند پیامبر یا امام نبودند اما در نزد خداوند جایگاهی بس ویژه داشتند که بر زنان برتری پیدا کردند . اما حضرت زهرا (س) با توجه به ویژگی های مهم شان نه تنها سیده زنان عالم خود بلکه سیده زنان عالمین شدند . این مقام های الهی سررشته در روح عبودیت و بندگی الهی دارد که به بنده ارزانی می شود .

از جمله اینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها مولودی است که با توجه به فضای اختناق در اولین سالهای علنی شدن اسلام ، و دوری همه مردم از خود پیامبر و خانواده او ، در حینتولدش چهار زن بهشتی در خانه ی پیامبر عظیم الشان بر سر بالین مادرش حاضر شدند و کمک حال و تسلی دهنده دردهای غربت شان بودند .

البته ویژگیهای حضرت فاطمه زهرا (س) به اینجا ختم نمی شود .

منابع :

1- علل الشرایع . ج 1 . ص 182

کامل خواندن نماز در سفرهای حرام

دو برادر خدمت امام رضا رسیدند و گفتند: ما از فلان جا آمدیم. نماز ما شکسته است یا درست است؟

امام رضا فرمود: تو نمازت چهار رکعتی است و تو دو رکعتی.

گفتند: مسافت یکی و خانه یکی است. هردو برادر هستیم.

فرمود: تو به قصد دیدن مأمون الرشید آمدی. کسی که سفرش برای زیارت شاه خائن باشد، سفرش حرام است. تو به قصد زیارت من آمدی. بنابراین سفر تو حلال است و نمازت دو رکعتی است.

در آیه مبارکه177 سوره بقره با آنکه نماز مصداقی از بر و نیکی است اینگونه می شودذ نگریست که صرف صورت نماز خواندن فایده ای ندارد . در صورتی این نماز مفید است که با ایمان به خدا و معاد و ملائکه و پیامبران توأم باشد . در آخر آیه اشاره به نتیجه این اعمال می شود أُولٰئِکَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ‌ (1) و از جمله نشانه های صادقین و متقین این موارد را یادآور می گردند .

نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [ يا ] مغرب بگردانيد ، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [ آسمانى ] و پيامبران ايمان آوَرَد ، و مال [ خود ] را با وجودِ دوست داشتنش ، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [ راهِ آزاد كردن ] بندگان بدهد ، و نماز را برپاى دارد ، و زكات را بدهد ، و آنان كه چون عهد بندند ، به عهد خود وفادارانند ; و در سختى و زيان ، و به هنگام جنگ شكيبايانند ; آنانند كسانى كه راست گفته‏اند ، و آنان همان پرهيزگارانند . (2)

و از طرفی خداوند متعال در آیه 277 سوره بقره اجر و پاداش کسانی را که به خدا ایمان بیاورند و نمازبپا داشته و مال خود را بوسیله زکات پاک نمایند را ذکر نموده و برداشتن خوف و حزن را از جمله صفات حالیه ایمان آوردندگان بیان می کند .

نتیجه : ائمه علیهما السلام همانند راهمنا در چهارراه های امروزی برای بشریت هستند که با وجود آنان عبور از چراغ قرمزها برای انسان جایز دانسته شده است . البته ائمه (ع) هیچوقت در مقابل قوانین الهی مقابله نکرده اند و حتی برای تبیین این قوانین از سمت خداوند متعال بعنوان راهنما برای بشر قرار داده شده اند .

سوره بقره ، آیه 177

سوره بره ، آیه 277

سفر حلال ، زیارت حلال

فتوای مقام معظم رهبری( مدظله‌العالی) درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

دولت در خصوص خروج از كشور مقرراتي معين كرده كه حتماً بايد مراعات شود و حركت خارج از اين ضوابط مطلوب نيست.

فتوای آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

زائران نباید بدون گذرنامه از کشور خارج شوند چرا که کار نادرستی بوده و در این صورت نمی‌توانند نماز را شکسته بخوانند چون سفر آن‌ها اشکال دارد

فتوای آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

رعایت نکردن قوانین ایران و عراق، مانند اخذ ویزا و پرداخت خروجی و... از سوی بعضی از زائران که بعضاً موجب بی‌نظمی می شود و دارای تبعات امنیتی است، جایز نیست.

فتوای آیت‌الله العظمی سیستانی درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

جایز نیست.

فتوای آیت‌الله العظمی نوری همدانی درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

طبق مقررات نظام اسلامی باید عمل شود.

فتوای آیت‌الله العظمی وحید خراسانی درباره سفر غیرقانونی به کربلا در ایام اربعین بدین شرح است:

قوانین دولتی در صورتی‌که خلاف شرع نبوده و مخالفت با آنها موجب هرج و مرج شود باید رعایت شود و تخلّف از آن جایز نیست.

منبع :http://iqna.ir/fa/news/3543064

چرا بی نماز، كافر خوانده می شود؟

از امام صادق (ع) در حدیثی از علت نامیده شدن نام بی نماز بعنوان کافر سوال شده است که چرا بی نماز کافر محسوب می شود ولی زناکار و شبیه این موارد ، کافر محسوب نمی شود ؟

که حضرت اینگونه جواب دادند : لأِنَّ الزانيَ وما أشبَهَهُ إنَّما يَعمَلُ ذلكَ لِمَكانِ الشَّهوَةِ لأ نّها تَغلِبُهُ ، وتارِكَ الصَّلاةِ لا يَترُكُها إلاّ استِخفافا بها(1)

چون كسى كه زنا و امثال اين كار را مى ‏كند بر اثر غلبه شهوت دست به اين كارها مى‏زند امّا بى‏ نماز ، نماز را ترک نمى‏ كند ، مگر از روى سبک شمردن و بى‏ اعتنايى بدان .

شاید کسی از روی ناآگاهی بی نماز شود اما عواقب بی نمازی را با دومسئله عقلی می شود بررسی کرد .

اولا اینکه هر ماشین تولید شده ای در کارخانه احتیاج به بنزین دارد و اگر در مدت معینی باک ماشین پر نشود باعث خاموشی ماشین ، بی مصرفی آن و در مدت طولانی باعث خرابی ماشین می شود و از طرفی اگر در کیلومترهای مشخصی به نماینده کارخانه مراجعه نکنیم ، گارانتی ما ساقط شده و حق استفاده از این گارانتی را نداریم .

ما انسان ها بعنوان مخلوق الهی یک خالقی داریم که برای ما بنزینی قرر داده است که از لحاظ روحی ، عاطفی و معنوی باید در اوقات مقرر پیش او حاضر شده و با ارتباط خود با او ، انرژی مثبتی بگیریم و خود را تجدید گارانتی کنیم

علت های سهل انگاری در نماز را می شود بیان نمود :

1 دنیا پرستی

2 دوری از اهل بیت

3 عبرت نگرفتن از گذشتگان

4 نگاه های مقطعی و عدم اعتقاد به قیامت

5 و ...

منابع :

1 - منتخب ميزان الحكمه آیت الله ری شهری صفحه 328

فرق بین عبودیت و عبادت

در بیشتر احادیث ائمه علیهما السلام مخصوصا در کتاب نهج البلاغه به ارزش عبوديت مي توان دست يافت. والاترین ارزشهای اخلاقی در نامه های امیرمومنان علی (ع) هست که سرآمد آنها نامه به مالک اشتر می باشد .

خداوند انسان ها را در دوران پيشين «عالم ذَر» (به تعبير روايات) بر خويشتن گواه كرد، آنهارا گواه بر خودشان گرفت به اينگونه كه گفت: «الست بربكم» آيا من پروردگار شمانيستم؟ «قالوا بلي» انسان ها با زبان فطرت خودشان گفتند بلی درست است، يعني انسان اعتراف كرده است به عبوديت خداوند در عالم هستی .

واژه «عبوديت»را بسياري از واژه‏شناسان در نهج البلاغه به مفهوم «خضوع» بیان نموده اند ، و در استعمال متداول آن ، معاني متعددي چون خضوع (كه همان معناي اصلي است)، اطاعت، پرستش را ذکر نموده اند . برخي نيز «عبوديت» را مرادف با «عبادت» دانسته ‏اند.

به نظر مي‏رسد واژه «عبوديت» به مفهوم «بندگي»، «بردگي»، «مملوكيت»، «عَبديّت» باشد . عبوديت اگر به خدا انتساب پيدا كند ، شخصي به واسطه آن، عنوان «عبدالله» مي‏يابد و اگر به خدا انتساب پيدا نكند ، «عبد غير خدا» مي‏ شود . در كتاب «شرح الاسماء الحسني» نوشته «حاج ملا هادي سبزواري» آمده است: در شب معراج به پيامبر خطاب شد: «هر چه از سعادت‏ها كه مي‏خواهي درخواست كن! پيامبر گفت: من را به عبوديت خودت منتسب كن ! در اين هنگام اين آيه سبحان الذي اسري بعبده... نازل شد».

در نهج البلاغه امام (ع) مقام عبد بودن را اینگونه بیان می کند :

عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ (1)

هم خطاب عبد بودن به مخاطبین داده و هم هم ارتباط عبادت با معبود را گفته و هم برای راه را نشان می دهد .

تفاوت عبوديت با عبادت، اين است كه عبادت از مقوله «فعل» و عمل است كه انسانکاری را انجام مي‏دهد ، اما عبوديت «صفت» است كه انسان به آن مُتصف مي‏شود . مثلا مي‏گويند : فلاني «صفت عبوديت» دارد ، اما نمي‏گويند «صفت عبادت» دارد (بلكه فاعل آن است).

منابع :

نهج البلاغة، ص84

مرســـــــلون