برای راهنمایی و تربیت انسانها دو راه وجود دارد: یکی راه گفتن و دیگری راه پیشقدم شدن. اثر گفتن، هرگز بهاندازه عمل کردن اثر نیست.
فردوسی شاعر حماسهسرای ایرانی دراینباره گفته است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست» و همچنین سعدی شیرازی گفته است:
«سعدیا گر چه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست»
البته اگر این دو شیوه باهم جمع شوند اثرش چنین برابر خواهد شد یعنی گوینده خودش پیشقدم و اهل عمل باشد در این صورت است که گوینده با نصیحت خود، شنونده آماده را میتواند تسخیر کند، چون سخن از اعماق دلش بلند شده است و آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
سیره معصومین (علیهمالسلام) هم اینطور بوده است که همراه گفتار، اهل عمل هم بودهاند.
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره روش تبلیغی خودشان میفرمایند:
«وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکمْ عَلَی طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکمْ إِلَیهَا وَ لَا أَنْهَاکمْ عَنْ مَعْصِیةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَی قَبْلَکمْ عَنْهَا؛
به خدا سوگند! من شمارا به هیچ طاعتی وادار نمیکنم مگر اینکه پیش از شما خودم به آن عمل میکنم و شمارا از معصیتی نهی نمیکنم مگر اینکه خودم پیش از شما از آن کنارهگیری مینمایم. »[1]
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 250، خطبه 175.