در دنیای سیاست مباحث مختلفی مطرح است از جمله این مسئله که آیا دین از سیاست جداست یا خیر ؟
ابتدا پاسخ صحیح را عرض میکنم سپس به بیا ن ادله و به هدف کسانی که این مسائل را مطرح میکنند میپردازم.
پاسخ صحیح این است که دین از سیاست جدا نیست بلکه سیاست (به معنای اصطلاح خاص نه به معنای رویکرد)مثل دیگر مباحث از جمله اقتصاد و فرهنگ و ... داخل در مقوله ی دین است و تحت مباحث دینی قرار میگیرد .
اما ادله ی قرآنی و روایی:
آیات مختلفی در قرآن به خوبی به بیان طریقه ی برخورد با دوست و دشمن و چگونگی تدابیر و سیاست های مختلف در برخورد با مخالفین را بیان کرده است از جمله قاعده نفي سبيل کافرين بر مسلمين تاکید بر عزت اسلامی:
سبیل در لغت به معنی راه است. اما درمعنای اصطلاحی به معنی قانون و شریعت است. مفهوم قاعده نفی سبیل این است که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچگونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمین را باز نگذارده است و هر گونه راه تسلط کافران بر مسلمانان بسته است.
«و لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين سبيلاً»
هرگز خداوند براي کافران نسبت به اهل ايمان راه تسلط را باز نگذاشته و باز نخواهد نمود»، (سوره نساء، آيه 141)
این اصل یکی از اصول مهم حاکم بر مناسبات اسلامی با دیگر کشورهاست که سابقه تاریخی نیز دارد، از جمله در فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و نفی قانون کاپیتولاسیون توسط امام خمینی (ره)، به قاعده نفی سبیل استناد شده است.
استدلال به آیه ی 29 سوره ی فتح :
«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم...»﴿۲۹فتح ﴾
(محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند(و از او پیروی میکنند) در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند...)
مقام معظم رهبری در۱۳۹۴/۰۵/۲۶ در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی بیان داشتند :
یکی از اصول، «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» است. ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتی نداریم و با برادران مسلمان بنای بر دشمنی و عداوت نداریم؛ بنای بر دوستی و رفاقت و برادری داریم؛ چون معتقدیم باید اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ و رُحَماءُ بَینَهُم بود
اما آیات فراوان دیگری به تشریح سیاست های مسلمانان در قبال دشمنان اشاره میکند که به طور مختصر به برخی اشاره میکنیم:
1 به مسلمانان فرمان می دهد که بیگانگان را محرم اسرار خود قرار ندهید.(آل عمران- 28)
2 در مقابله و مواجهه با مخالفان , ده فمران صادر می کند.(نحل آیات 125ـ 128)
3 فرمان می دهد: با قوم طرح دوستی نریزید.(ممتحنه -13)
4 از مداهنه و سازش کای با غیر خودی که روش بازیگران سیاسی است , جلوگیری می کند.(قلم آیات 8و 9)
5 می پذیرد حکومت برای حفظ نظام , جاسوس و اطلاعاتی داشته باشد.(حجرات 12)
اما جایگاه سیاست در رفتار و گفتار معصومین :
جایگاه سیاست را به خوبی میتوان در رفتار و سیره ی معصومین مشاهده کرد:
حکومت کردن پیامبر اسلام و علی ع و گفتارهای امیر المومنین در نهج البلاغه به خوبی نشان از پیوند ناگسستنی دین از سیاست است .
اما نکته ی مهم این است که از آنجا که همه ی رفتارها و گفتار انسان دارای جزاء و حکم شرعی است و همچنین دین اسلام دینی کامل است که در زمینه های مختلف بشری ،برنامه دارد لذا رفتار و تفکرات سیاسی نیز باید مطابق دین باشد و از آنجایی که سیاست نیز در دایره ی فکر و عمل قرار دارد لذا تحت مجموعه ی دین قرار میگیرد که در غیر این صورت دین ناقص بود و برای همه چیز و همه و همیشگی نبود.
لذا امیر المومنین میفرماید:(لكلّ عمل جزاء فاجعلوا عملكم لما يبقى و ذروا ما يفنى.)
برای هر عملی(چه سیاسی چه غیر سیاسی) حساب و جزائی است پس عملی را انجام دهید که باقی میماند و عملی را رها کنید که فانی شدنی است)
غرر الحكم و درر الكلم، ص: 544
لذا این جمله ی امام خمینی ره که فرمودند سیاست ما عین دیانت ماست به این دلایل است و ریشه ی قرآنی و روایی دارد
اما هدف از طرح اینچنین مباحثی این است که از آنجایی که برخی مسئولین و سیاستمداران تفکرات لیبرال و غرب گرایانه دارند که تعهدی به مسائل دینی در آن تفکرات نیست و حتی گاهی ضدیت با اجکام دینی دارد ،لذا نظریه ی جدایی دین از سیاست را مطرح میکنند تا مشکلی بر سر راه خود نبینند و بتوانند از سیاست های غلط و شکست خورده ی غرب تبعیت کنند که به عنوان نمونه میتوان به این موارد اشاره کرد:
محمد کاظم محمدی اصفهانی ، روزنامه ایران ۲۴ / ۴ / ۷۹
مردم حق دارند همه مسئولین را به سوال کشیده و از آنها انتقاد کنند حتی اگر آن مسئوول ، پیامبر و امام معصوم باشد ، بلکه به خود خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید
عبدالکریم سروش، ماهنامه کیان، مهر و آذر ۷۸ :
کار اساسی پیامبر آن بود که اعراب را دچار بحران هویت نمود و آنها را هویت نو بخشید، امروز نیز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت نموده و دین توان رویارویی با تمدن غربی را ندارد. تنها منجی، عقلانیت مستقل است
سید محمد خاتمی ، آریا ۲۸ / ۶ / ۷۸ :
شما برای این که بتوانید پیشرفت بکنید ، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی...
محمد خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران :
اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی...
و از این جملات بی پایه و اساس که درست مخالف آموزه های دینی است .