در زمان خلیفه دوم، مدت ها بود که مسلمان ها در جنگ و کشور گشایی بودند و به همین واسطه از کمالات معنوی خالی شدند. بیش از ده سال فقط جنگیدند. جنگی که به دستور خلیفه دوم، مقصد اصلی مردم بود و برای همین هم بود که دستور داد عبارت حَيَّ عَلي خَيْرِ الْعَمَل را از اذان حذف کنند تا مردم گمان نکنند که نماز بهترین عمل هاست. معاویه با همین افراد، با فرهنگ علوی مبارزه کرد.
از طرفی، اکثر صحابه در اثر این فتوحات و جنگ های طولانی، دارای مال و کنیز و باغ های بسیاری شده بودند و دلبسته اموالشان بودند. معاویه هم این دنیا زدگی را می دید و می دانست که آن ها چنان مشغول زندگی شده اند که به راه دیگری فکر نمی کنند.
وقتی هم که مشغول دنیا باشی دیگر نسبت به روند جامعه حساس نمی شوی و زندگی را به عنوان یکی از گرفتاری ها می پذیری و دیگر خودآگاهی نداری که تو کجا هستی و برای چه آمده ای و ماوراء این زندگی هم چیز دیگری هست..
معاویه هم این ها را می دانست و از همین ها استفاده کرد و آن شد که حیله هایش به کار نشست...
ر.ک: کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها، اصغر طاهرزاده، ص33 – 34