ایران در طول تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام همواره با بحران مشروعیت ارتباطی روبهرو بوده است. دولت ها با استفاده از امکانات موجود آن زمان(زبان، نژاد، قدرت، اقبال مردمی و ...) برای توجیه و ایجاد حکومت خود بکار می بردند. در این بین گاه بسیاری از سیاست های سرمداران این قدرت های با عالمان دین و رهبران فکری جامعه مسلمانان مشکلاتی بوجود می آمد. رهبران دینی نیز با استفاده از منبر در مساجد و مدارس اسلامی و مجالس و مراسم مذهبی نقش تعیین کننده ای در تحولات اجتماعی زمان خود داشتند. با ظهور وسایل ارتباطی جدید سیاست های دولتمردان تغییر کرد و دیگر قدرت ها با استفاده از تکنولوژی رسانه های جدید از آن طرف دنیا مطالب و موضوعات خود را به کشورهای دیگر منتقل و صادر می کردند. در این بین عالمان دین نیز برای پیشبرد و مقابل با استکبار و نظام حاکم و مستبد قاجار و پهلوی با استفاده از رسانه ها سعی در آگاه سازی مردم و افشای دروغ ها و خیانت های این مستبدان نمودند. ویژگی ها و امکانات زیاد رسانه ها این پدیده نوظهور، سلطه و تأثیر دولتها را افزایش میداد، ولی دیدیم که تحولات بزرگ تاریخی در ایران مانند نهضت تنباکو، قیام مشروطه، کودتای های مختلف، جریان ملی شدن صنعت نفت، قیام پانزده خرداد، پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی و ... همه و همه استفاده عالمان دین از سلاح منبر و ارتباط چهره به چهره و نشات گرفته بود. امروز باید با توجه به شرایط حاضر و فراگیر شدن رسانه های اجتماعی بتوانیم در این فضاها دین اسلام را معرفی نماییم. تکنولوژی نو نیاز به عالمان دین مسلط به این فضا را می طلبد تا بتوانند در این فضاها افراد را کمک نمایند. برنامههای رسمی، افرادی را جذب میکند، ولی میلیونها نسل نو با صدای اذان رسمی به مسجد نمیآیند. لازم است خصوصی از آنان دعوت شود. بگذریم که هر فردی به خاطر شرایط ویژه نیاز به داوری ویژه دارد. بنده بعد از بیست و سه سال سخنرانی و کلاسداری میلیونی در صدا و سیما به این نتیجه رسیدم که کار فرد به فرد، خانه به خانه و کوچه به کوچه را شروع کنم. (قرائتی، 1381)