سوال: اين مطلب كه «هديه كارگزاران رشوه است»، آيا برگرفته از احاديث است؟
پاسخ اجمالی:
هدیه کارگزاران از مردم، مفاسدی دنبال دارد و نباید کسی که حقوق میگیرد، از ارباب رجوع چیزی را حتی به عنوان هدیه قبول کند و این را از برخی روایات میتوان بدست آورد.
پاسخ تفصیلی:
کسی که مسئولیت دارد، نباید هدیههای مردم را که به خاطر مسئول بودنش به او میدهند قبول کند؛ زيرا قبول هر گونه هديهاى به توسّط حاكم درستكار مفاسد بزرگى در پى دارد كه جلوگيرى از آنها به هيچ وجه ممكن نيست از اين جمله:
1- خود عمل هديه دادن به حاكم- يا هر مأمور مسئول ديگر- امرى مشكوك و مورد بدگمانى است، چه در ميان مردم كسانى هستند كه مال خود را به صورتهاى مختلف و مرموز به مسئولان امور عمومى مىدهند تا به هدفهاى نادرست يا فريبنده خود دست يابند و جامعه را غارت كنند، چنان كه قرآن كريم به آن اشاره كرده است.[1]
2- اين هديه دادن راه را براى رشوه دادن و رشوه گرفتن از راههاى آشكار و گسترده هموار مىسازد، و كافى است كه اين مايه فساد و ويرانى، وارد اجتماع شود.[2]
بر همین اساس است که امیر مومنان علی بن ابی طالب سلام الله علیه در قبول نکردن هدیه مسئولان از مردم میفرمایند: «شگفتتر از اين آنكه شب هنگام كسى به ديدار ما آمد، با ظرفى سر پوشيده از حلوا، چنانش ناخوش داشتم كه گويى با آب دهان مار، آن را آميختهاند يا زهر مار بر آن ريختهاند. گفتم: هديه است يا زكات، يا صدقه كه گرفتن آن بر ما حرام است؟ گفت: نه اين است و نه آن، بلكه هديّه است. گفتم مادر بر تو بگريد! آمدهاى تا مرا از راه دين خدا بگردانى، يا عقلت را از دست داده و ديوانهشدهاى، يا سخنى بيهوده مىگويى؟ به خدا سوگند كه اگر هفت اقليم جهان را با آنچه زير آسمانهاى آنهاست به من دهند تا خدا را نافرمانى كنم به اندازهاى كه پوست جوى را از دهان مورچهاى بگيرم، نخواهم كرد».[3]
از حضرت رضا روايت شده كه فرمود: پدرم از پدرانش از اميرالمؤمنين على بن ابيطالب در تفسیر آیه: «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ»[4]؛ «حرام فراوان مىخورند»، فرمود: «هُوَ الرَّجُلُ الَّذِي يَقْضِي لِأَخِيهِ الْحَاجَةَ ثُمَّ يَقْبَلُ هَدِيَّتَهُ»[5] ؛ «اين همان است كه مردى حاجت برادرش را برآورده مىسازد و پس از آن، هديهاش را مىگيرد».[6]
هر چند سند این روایت ضعیف است، اما با توجه به فرمایش امیرمومنان در نهج البلاغه و رد هدیه آن مردی که شبانه برایش آورده بود، میتوان گفت کسی که مسئولیتی دارد و حقوق هم میگیرد، حق ندارد از ارباب رجوع چیزی بگیرد حتی اگر به عنوان هدیه باشد، زیرا این هدیه گرفتن مفاسد جبران ناپذیری دارد.
[1] . «و اموال يكديگر را به باطل در ميان خود نخوريد! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، آن را به قضات ندهيد، در حالى كه مىدانيد». بقره/188.
[2] حكيمى، محمدرضا و حكيمى، محمد و حكيمى، على، الحياة، ترجمه: احمد آرام، تهران، چاپ اول، 1380ش، ج6، ص471.
[3] . شريف الرضى، محمد، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، خطبه 224، ص346.
[4] . مائده/ 42.
[5] . ابن بابويه، محمد، عيون أخبار الرضا عليه السلام، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق، ج2، ص28.
[6] بروجردى، آقا حسين، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة) ، تهران، چاپ اول، 1386ق، ج3، ص133.