مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب رضاشاه روحت شاد (قسمت ششم)
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
رضاشاه روحت شاد (قسمت ششم)

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

با تعجب گفتم: خب؟


مادرم در حالی که ناراحت بود گفت: مادرم تلاش می‌کرده که چادر از سرش در نیاد.


به مادرم نگاه می‌کردم و ازین اتفاق منم خیلی ناراحت شده بودم و گفتم: خب مامان بزرگ بالاخره چکار کرد؟


مادرم ریز نقش بود و زورش به سگه نمی‌رسیده یه مقدار از راه مادرم رو زمین کشیده می‌شه تا اینکه چند نفر تو محل میان تا به مادرم کمک کنن که مرد آمریکایی که ازین وضع داشت به مادرم می‌خندید اسلحه‌اش رو در میاره و نمی‌ذاره کسی به مادرم کمک کنه


گفتم: آخرش چی شد؟


گفت: وقتی مرد آمریکایی می‌بینه مادرم حاضره بمیره اما چادرش از سرش در نیاد به سگش علامت میده که ولش کنه


اونم مامانم رو که زخمی شده بود رها می‌کنه و میره. مردم دور مادرم جمع می‌شن و می‌برنش بیمارستان


مادرم بعد از اینکه اشک گوشه چشمش رو پاک کرد گفت الهی پهلوی‌ها خیر نبینن و هیچ وقت دستشون به یک سنگ ریزه ایران نرسه که لیاقت این خاک رو ندارن


منم آمینی گفتم و مادرم رو تو بغل گرفتم و بوسیدمش


مادرم بعد از اینکه اشک‌هاش رو پاک کرد گفت: وقتی این وضع پوشش زن‌ها رو تو خیابون می‌بینم قلبم درد میاد چرا زن‌ها برای خودشون ارزش قائل نیستن؟


حرفی نداشتم بزنم و فقط سرم پایین بود


مادرم لبخندی زد و گفت: خدا رو شکر که پسری، اگر دختر بودی و می‌خواستی مثل این دخترای الان لباس بپوشی هیچ وقت نمی‌بخشیدمت


از خنده غش کرده بودم و مادرم هم از حرفی که زده بود خنده‌اش گرفته بود


ولی به این فکر فرو رفتم که واقعا چرا انقدر راحت از بدن خودشون مایه می‌ذارن چقدر شهید دادیم تا شماها الان تو آسایش زندگی کنید


اونا مردونه جنگیدن و از خون خودشون گذشتن اما شماها شدید آلت دست دشمن و بازیچه همون‌های که می‌خواستن شما رو این شکلی ببینن ...

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما