نویسنده: حسین اکبری*
جلوه های رفتار صادقانه پیامبر با منافقین
سعه صدر پیامبر
دومین گروهی که در جامعه اسلامی پیامبر با آنها روبرو بود و رفتار های آنها در روند حرکت نظام اسلامی تاثیر گذار بود منافقین و جریان نفاق بود. و شاید سرّ اینکه پیامبر(ص) فرمودند: « ما أوذى أحد ما أوذيت في اللَّه» هيچ كس آنقدر كه من در راه خدا اذيت ديدم اذيت نكشيد.(پاینده، نهج الفصاحه، ص698) مربوط به همین بعد از زندگی سیاسی ایشان باشد زیرا هستهی اصلی جریان نفاق که همزمان با آغاز دعوت پیامبر(ص) خود را در زمره یاران پیامبر جای داد، قبل از آغاز رسالت پیامبر(ص)، از علمای یهود شنیده بودند که در آخر الزمان پیامبری از مکّه ظهور خواهد کرد و حکومت تشکیل خواهد داد اینها مترصد همین فرصت بودند و به محض روی دادن این اتفاق(بعثت پیامبر) از فرصت استفاده کرده و با ادعای اسلام خود را به حلقه اولیه حکومت اسلام رساندند و پیامبر با وجود اینکه نیز از باطن اینها خبر داشت به جهت اسلام ظاهری اینها و عدم اطلاع عموم مسلمین که از نفاق باطنی این افراد، زمینه افشای ماهیت اصلی آنان را فراهم نمی دید و از طرفی نیز در جامعه آن روز به جهت وجود نظام قبیلگی، سران جریان نفاق حلقه اتصال بین پیامبر با قبیله آنها بودند اگر پیامبر(ص) ماهیت اصلی سران نفاق را بیان می کرد و آنها را طرد می کرد خود به خود تمام افراد قبیله آنها هم از اسلام دست می کشیدند و این به صلاح نبود به همین جهت بود که پیامبر(ص) سران نفاق را به بهای حفظ اسلام مسلمین تحمل می کرد و با سعه صدر این جریان نفاق را مدیریت می کرد.
پی نوشت:
*دانش پژوه مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآنی موسسه امام خمینی (ره) قم
1. پاينده ابو القاسم، نهج الفصاحة،چ4، دنياى دانش، تهران،1382ش.
لینک دریافت قسمت قبلی(قسمت دهم):http://ayehaiezendegi.blogfa.com/post/54