به ماه مبارک رمضان نزدیک میشویم. باز صحبتهایی در مورد چرایی روزه و شبهاتی پیرامون آن در گوشه و کنار شنیده میشود. از طرفی دیگر سخنانی پیرامون فوائد روزه گفته میشود که معمولاً ناظر به فوائد جسمانی و بحثهایی پیرامون تأثیر روزه بر سلامت و بهداشت بدن است.
حقیقت این است که روزه نه به خاطر فوائد جسمانی بلکه به خاطر سلامت روح و روان و نیز تأثیری که بر نفس و تکامل روحانی انسان دارد، مقرر شده است. البته در کنار این فوائد روحی، تأثیرات مثبت روزه بر بدن نیز اجمالاً غیر قابل انکار است. این که می گوییم اجمالاً از این جهت است که در شرایط خاص ممکن است روزه برای فرد ضرر جسمانی داشته باشد که البته در این مواقع فرد نباید روزه بگیرد. در هر حال باید دید روزه در درجه اول برای فوائد روحی واجب شده یا فوائد جسمانی؟
گفتیم تأثیر مثبت روزه بر سلامت بدن اجمالا غیر قابل انکار است؛ اما روزه در درجه اول برای این منظور واجب نشده است؛ چرا که احکام زیادی در مورد شرایط روزه وجود دارد که دخالتی در سلامت بدن ندارد. مثلاً این که روزه دقیقاً از اذان صبح شروع شود و دقیقاً تا اذان مغرب تمام شود. یا مثلاً حکم فرو بردن سر در آب و یا جماع و یا دروغ بستن به خدا و پیغمبر که همگی باعث ابطال روزه میشوند و حال آن که تأثیری در سلامت جسمانی ندارند؛ آن هم تأثیری که منجر به حکم وجوب برای روزه شود.
نگاه جامع به روزه و احکام و شرایط آن ما را به این مطلب رهنمون میسازد که هدفی والاتر از اهداف جسمانی و دنیوی برای روزه وجود دارد که همان هدف باعث وجوب روزه شده است؛ گرچه فوائد دیگری نیز برای روزه وجود دارد که آن فوائد نیز به برکت همین روزه شامل حالمان میشود و روایاتی نیز در زمینهی فوائد فراوان روزه داریم، مثلاً رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:«در روزه آنقدر فایده هست، که قابل شمارش نیست» (بحارالانوار، ج 93، ص 254)، اما هدف اصلی چیز دیگری است که نباید آن را گم کرد و توجه بیش از اندازه به اهداف فرعیِ روزه، ما را از هدف اصلی آن غافل نکند.
برای روشنتر شدن بحث مثالی میزنیم. فرض کنیم کشاورزی زمینی دارد و میخواهد در آن درخت میوه بکارد. هدف کشاورز از کاشتن درخت، برداشت میوه است. حتی اگر او بداند که درختی که میکارد برایش هیچ میوهای به بار نمیآورد، قطعاً از کاشت آن صرف نظر خواهد کرد. او با همین منظور درخت میکارد و به آن رسیدگی میکند و آن درخت سبز شده و شاخ و برگ میکند و سپس گل میدهد و در نهایت میوه میدهد. اکنون کشاورز به هدف خود رسیده است و با نشاط تمام میوهها را که ثمرهی تلاش چند سالهی او بوده، برداشت میکند. اما در کنار این میوه که ثمره و حاصل زحمت کشاورز بوده است، او از فوائد دیگر درخت خود نیز بهرهمند شده است. فوائدی همچون سایهی درخت و تأثیری که بر پاکی هوا و طراوت فضای آنجا داشته و نیز استفاده از شاخ و برگ درخت در صنایع مختلف و غیره. میبینیم که یک هدف که باعث رغبت کشاورز به کاشت درخت شد باعث بوجود آمدن فوائد زیاد دیگری نیز میشود.
روزه نیز مانند کاشت همان درخت است که گرچه هدف اصلی آن به ثمر نشستن کمالاتی است که در درون انسان نهفته است، اما در خلال این فائده عظیم، فوائد کوچکتری نیز وجود دارد، همچون سلامت و بهداشت بدن و یاد فقرا و رسیدگی به آنان و نیز توجه به نفس و غیره، که مجموع این فوائد در کنار هدف واقعی و فائدهی اصلی روزه انسان را در رسیدن به کمالات معنوی یاری میکند.
شک نیست که البته سلامت جسمانی نیز تأثیر به سزایی در سلامت روح و روان انسان دارد و باید همواره مورد توجه قرار بگیرد؛ اما فراموش نکنیم که احکام الهی را که نشأت گرفته از وحی است با اندیشهی ناقص خود قیاس و تحلیل ناقص نکنیم و بدانیم که مصلحتی که در این احکام نهفته است بسیار فراتر از مصلحت اندیشیهای مادی و دنیایی ماست.