بار پروردگارا! ميخواهم بدانم اين كرم ريز را در وسط سنگ در تاريكي هاي اعماق زمين براي چه آفريدي؟ فوراً خطاب رسيد: اي موسي! اين كرم هم روزی هفتاد مرتبه از من ميپرسد: موسي را براي چه مصلحتي آفريدي هنگامي كه حضرت موسي عليه السلام براي رفتن به سوي فرعون و دعوت او به خداپرستي مأمور گرديد، به فكر خانواده و بچه هاي خود افتاد و به خدا عرض كرد: پروردگارا! چه كسي از خانواده و بچه هاي من، سرپرستي مي كند؟!. خداوند به موسي عليه السلام فرمان داد: عصاي خود را بر سنگ بزن. موسي عليه السلام عصايش را بر سنگ زد، آن سنگ شكست و در درون آن سنگ ديگر نمايان شد، با عصاي خود يك ضربه ديگر بر آن سنگ زد، آن نيز شكسته شد و در درونش سنگ ديگر پيدا گرديد، موسي عليه السلام ضربه ديگر باعصاي خود برسنگ سوم زد و آن سنگ نيز شكسته شد، او در درون آن سنگ، كرمي را ديد كه چيزي به دهان گرفته و آن را مي خورد. شنيد آن كرم مي گويد: پاك و منزه است آن خداوندي كه مرا مي بيند، و سخن مرا مي شنود، و به جايگاه من آگاه است، و بياد من هست، و مرا فراموش نمي كند.