"ریا"(1)عبارت است از: طلب كردن اعتبار و منزلت در نزد مردم به وسیله کارهای خیر وپسندیده، یا به وسیله آثارى كه دلالت بر صفت نیكی بكند. مقصود از آثار دلالت کننده بر خیر، کارهایی است كه خود آن کار، خیر نباشد و لكن از طریق آن، پى به امور خیر و پسندیده می توان برد، مثل: اظهار ضعف و بىحالى به خاطر فهمانیدن گرسنگی و روزه بودن یا بی حالی از فرط عبادت و بیدارى شب و نیز مثل آه بى اختیاركشیدن به جهت اظهار این كه به فكر خدا، یا احوال روز قیامت افتاده است، و امثال این ها.[1] ما بندگان خداوند متعال هستیم، و هر گونه امور و زندگى جسمانى و روحانى ما به دست تواناى پروردگار جهان است.
وظیفه ما این است كه چون بنده هاى خریدارى شده، پیوسته و در همه حال و در هر عملی، خداى را مالك خود را در نظر گرفته و به نیت خالص از او اطاعت و بندگى كنیم، و به جز او از دیگران كه همه، مملوك و عاجز و محدود هستند، صرف نظر كنیم. و از موارد نفاق کامل آن صورتی است كه انسان در ظاهر شروع به عبادت پروردگار متعال و تظاهر به بندگى او مىنماید، ولى دل او متوجه به دیگرى است، یعنى عمل خود را به دیگرى نشان داده و قصد "ریا" مىكند، این آدم در مقابل خداوند متعال نفاق ورزیده و چون شروع به عبادت مىكند، ظاهر او با باطنش موافقت ندارد،
شرمم از خرقه آلوده خود مىآید كه بر آن وصله به صد شعبده پیراسته ام (حافظ)
ریا، نقطه ی مقابل اخلاص معرفی شده است بنابراین عمل همراه با ریا مورد قبول خداوند قرار نمی گیرد. همه اقسام ریا شرعاً مذموم، بلكه از جمله نابود کننده عظیم اعمال و گناهان كبیره است، بر حرمت ریا، اجماع امت وجود داشته و آیات و اخبار در این موضوع فراوان است. -----------------------------------------------
[1]- معراج السعادة، ملا احمد نراقى، بحث ریا