سوميش هم جالبه
زماني که عرب دختر را ننگ ميدانست ... کورش به بانوي ايراني احترام ميگذاشت (يعني مردم پرستي)
عرب جاهلي رو، آره، قبول دارم؛ دختر رو ننگ ميدونست؛ ولي يه تبصره اينجا هست اينکه همهي اونها اين اعتقاد رو نداشتن و از طرف ديگه اين مسأله فقط تو اعراب جاهلي نبوده؛ در ايران هم چنين بياحتراميهايي به زنان داشتن
نمونهاش منابعي که براي وصف سجاياي کورش و بهخصوص بخشندگيهاي اون بهش استناد ميکنن، توي کتاب کورشنامه گزنفون هست. تو اين کتاب اومده که کورش پس از آنکه دختر زيبايي را که مادها همراه با خيمه و خوابگاه به او تقديم کرده بودند، به حضور پذيرفت، به سراغ تقسيم زنان اسير و غنائم جنگي ناشي از غارت ماد و سرزمينهاي غربي ايران رفت. او يکي از زنان «تحت تملک» خود را که نوازندهاي خوش الحان بود، به يکي از همدستان خود بخشيد تا «اقامتگاه جنگياش دلکشتر و روح پرورتر از خانهاش شود».
عجب زنان رو مثل غنيمت تقسيم ميکرده! اين هم که سندشه
از طرف ديگه سند محکمترم دارم: يه کتيبه تو تخت جمشيد هست که توش نوشته يک زن و دو دخترش رو به بردگي فروختن؛ تازه يکي از دخترا خردسال بوده
بعد جالبي و باحاليش اينجاست: شبهه کننده توي شبهه ميگه: کورش به بانوي ايراني احترام ميگذاشته
سندش کجاست کجا نوشته کورش به بانوي ايراني احترام گذاشته چرا هر چي نکته مثبته، الکي ميچسبونن به کورش و بعدم با خيال راحت ازش ميگذرن
خب معلومه ديگه چون کسي بهشون نميگه سند حرفت کوووووو
کجا اين داستانها نوشته که شماها هر دفعه يه چشمه رو ميکنيد
خب حالا من ميپرسم سند اين حرف کجاست کجا نوشته کورش به زن ايراني احترام ميگذاشته
يه راهنمايي مثلاً بگو در کتيبه فلان، خط فلان اين مطلب اومده
آخه من نميدونم اين بانوي ايراني و اين احترام رو از کجا در آوردي
نتيجه رو که ديگه نگو مثل بقيه قسمتهاش معيوبه
يعني مردم پرستي
آخه اين چه ربطي داره به دو تا مقدمه اول؟!
ازينم بگذريم
بعديش چي گفته
ادامه دارد...
منبع:
کوروش نامه، گزنفون، ترجمه رضا مشايخي، ص 123-128
داريوش و ايرانيان، والتر هينتس، ترجمه پرويز رجبي، ص 472-474