هرچی از روی مطلب میخوندم تعجبش بیشتر میشد. انگاری داغ کرده بود
بهش گفتم اگر ناراحت میشی دیگه نخونم
مریم: نه بگو میخوام بدونم. فقط بگو از روی چه مطلبی میخونی باشه
گفتم: باشه خیالت راحت
دوباره یک قسمت دیگهی کتاب رو براش خوندم:
توی دینکرد اومده: دختر را همچنان که زنی را به مردی میدهند به پدرش میدهند. باید دو برابر از پدرش فرمانبرداری کند چه به عنوان شوهر و چه به عنوان پدر
مریم:
ادامه دادم
توی تمدن ساسانی اینجور بوده که پسر وقتی به سن بلوغ میرسیده پدرش یکی از همسران خودش رو به عقد و ازدواج پسرش در میآورده.
زن در تمدن ساسانی شخصیت حقوقی نداشته و اختیارات داراییش بدست پدر یا شوهرش بوده
و یه قسمت دیگه کتاب اومده که:
دختری که شوهر داده میشد از پدرش ارث نمیبرد و در انتخاب شوهر هیچگونه حقی نداشت
مریم: پس اینکه میگفتن زن در ایران باستان حق و حقوق داشته چیه
گفتم: اینجا که میگه نداشتن
باز هم میتونیم کتابای دیگه رو بخونیم و تحقیق کنیم
اما مطمئن باش اون حقوقی که باستانگراها ازش دم میزنن پیدا نمیکنی
این قسمت رو هم بخونم و ادامه مطالب باشه برای یه روز دیگه
شماره زنانی که مرد میتوانست بگیرد نامحدود بود و مرد میتوانسته زن خود را بدون رضایتش به مرد دیگری که پرستار کودکان او بوده و نیازمند همسر بوده بدهد و اگر فرزندی ازین ازدواج حاصل میشد مال شوهر اول بود، نه شوهر دوم
در حالی که عصبی بود و به حرفام فکر میکرد گفت: من همین الان باید برم سراغ این پیجها و بهشون جواب بدم و ثابت کنم که ایران باستانی که ازش دم میزنن همچی هم گل و بلبل نبوده
بهش گفتم: الان آروم باش و عاقلانه تصمیم بگیر.
الان کارت درسته ولی...
بهتره بجای بحث با اینجور آدما برای بقیه روشنگری کنی. این آدما خودشونم میدونن ایران باستانی رو که دارن به خورد مردم میدن اونی نیست که میگن
بلند شد و کامپیوترش رو روشن کرد که شروع کنه به آماده کردن مطلب که بهش گفتم: ببخشید اینجا یک نفر مهمون نشستههاااا
یه نگاه بهم کرد و گفت: کتابه چی بود اسمش
گفتم: از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان نوشته سعید نفیسی