از جمله عوامل ایجاد محبت عارفانه ، زیبایی و جمال حضرت حق است.
«ان الله جمیل و یحب الجمال» ؛
کنز العمال ، ح 17168
او جمیل است و دوستدار جمال
دوستدار جمال خود به کمال
(رسائل شاه نعمت اله ولی ،ج2 ، ص159)
زیبایی و جمال بی مانند الهی ، از مقالات و معتقدات عرفا و مستند به حدیث نبوی فوق الذکر است.
زیبایی و جمال ، در محبت های زمینی و غیرعارفانه نیز برانگیزنده محبت است ، بااین تفاوت که در عشق های خاکی.، زیبایی محسوس و محبوب مادی که توسط حواس درک میشود ،انگیزه محبت است ولی در حب ایده آل و عرفانی ، زیبایی معنوی و غیرمحسوس بر انسان تجلی و دلربایی میکند ؛ چرا که زیبایی خداوند بردونوع ؛ صوری و معنویست .
زیبایی ظاهری خدا ، همین جهان است که بعنوان مخلوقات و انواع گوناگون آن یاد میشود ؛ یعنی افعال الهی بر آن دلالت می کند.
ولی زیبایی باطنی وی ، چیزی است که اسما و صفات بر آن دلالت می کنند.
از نظر فیلسوفان ، زیبایی در درون انسان ، رضایت و شادمانی ایجاد می کند ویکی از مفاهیم سه گانه ای(زیبایی ، حق ، خیر) است که احکام ارزشی منسوب به آنهاست.
آگوست کنت میگوید :
زیبایی چیزی است که بدون ایجاد تصور در نفس ، رضایت انسان را برمی انگیزد و عاطفه مخصوصی بنام عاطفه زیبایی در انسان بوجود می آورد.
(فرهنگ فلسفی ، جمیل صلیبا ، ص285)
اما از مهمترین ایده های عرفان نظری ، اینستکه حسن الهی ، سلسله جنبان آفرینش است. لازمه جمال بی مثال حضرت حق ، تجلی و جلوه گریست که به اقتضای همین میل به تجلی ، مراتب گوناگون موجودات در عرصه هستی ظاهر شدند.
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
دیوان حافظ/غزل 152
یعنی فاعلیت خداوند نسبت به حقایق تکوین و تشریع ، فاعلیت حبی است که این انگیزش عشقی مرهون حسن و جمال اوست و در حقیقت ، این جمال ازلی ، مبدأ وجود و اصل هر موجود است.
همچنین بعقیده عارفان ، همین حب ذاتی حق که وامدار زیبایی حق است ، منشا معرفت ومحبت انسان به خدا و تحقق وحدت ذاتی بااوست.
چنانکه عراقی گوید:
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بودم به ناز در کتم عدم
حسن تو بدست خویش بیدارم کرد.
دیوان عراقی /ص312
روزبهان بقلی شیرازی گوید:
خداوند بر اهل عشق و محبت تجلی کند تا روح ایشان به جمال برباید و عقول ایشان از جلال ، قوی حال گرداند.
(شرح شطحیات ، ص434)
احمد غزالی نیز عقیده دارد که حب آرمانی ، با مشاهده جمال آغاز میشود :
اصل همه عاشقی ز دیدار افتد
چون دیده بدید وانگهی کار افتد
(رساله سوانح ، ص143)
از کتاب :مقام محبت الهی از منظر حکمت و عرفان نظری و عملی
www.nasimemohabbat.com