معادلات سیاست چندان پیچیده نبود اما همچنان برخی نمی توانستند از پس معادله یک مجهولی دشمن شناسی برآیند. روزها و شب ها می گذشت و این عده در بوق و کرنا می کردند که دشمن هر فردی مثل ماست و باید با او خوب بود تا روی خوبش را دید، اگر شمشیرت را به رویش بستی او هم شمشیر در نیام نمی ماند. نقشه راه برای آنها عوض شده بود و سعی در پیاده سازی تاکتیک جدید داشتند، اما دانستند که در پشت دست های مخملی دشمن دستانی چدنی و ورای لب های خنده ناکش غیظ و نفرتی خوابیده بود چراکه و لن ترضى عنك اليهود و لا النصارى حتى تتبع ملتهم (بقره،آیه120)