خلیفه طبق نظر اهل سنت باید عالم به اصول و فروع دین آن هم به گونه ای که براهین بر دین حق برای دفع شبهات اقامه کند و از لحاظ فکری از دین دفاع کند و اشکالات وارده بر اصول و فروع را حل کند .
بررسی شرط علم
مسلما ابوبکر علم کافی نداشته و در بسیاری از موارد هم جاهل به امور بوده است و هم بر خلاف سنت پیامبر اکرم ص حکم کرده است .
به عنوان مثال نقل شده است که دست چپ سارقی را بجای دست راست او قطع کرده است و برخی ضمن اعتراق به این حکم و اینکه بر خلاف شرع می باشد و فعل حرام هست دنبال توجیه این کار بر امده و بیان کرده اند که ابوبکر که معصوم نبوده است و معتقدند چون ابوبکر معصوم نبوده ، صدور چنين اعمال و احكامى از وى اشكال ندارد (تعليقه على شرح الخطابي للعقائد النسفيه، (اسماعيل قرمانى) معروف به بقره كمال)
نمونه دیگری که جهل ابوبکر را ثابت می کند این است که ابوبکر فجائه سلمی ( همان اِیاس بن عبد الله بن عبد سلمی است که به دستور ابوبکر برای جهاد با کفار رفت ، اما به قتل و تاراج مسلمانان پرداخت و ابوبکر دستور داد او را در بقیع با آتش سوزاندند صحیح بخاری ج 4 ص 235 ) را با آتش سوزاند با انکه پیامبر از سوزاندن با آتش نهی کرده است و فرمودند :
لا یعذب بالنار الا رب النار( مسند احمد ج 3 ص 494 )
جز آفریدگار آتش ، کسی با آتش عذاب نمی کند .
نمونه دیگر جهل ابوبکر به احکام ، حکم کَلاله ( در اصطلاح فقهی به معنای برادران و خواهران یا ناتنی یا مادری را گویند ) را نمی دانست و می گفت :
قال في الكلالة: أقول فيها برأيي، فإن كان صوابًا فمن الله و ان كان خطأ فمنی و من الشیطان (تفسير الطبري = جامع البيان ت شاكر (8/ 54))
من درباره کلاله به رأی خود می گویم ، اگر رأیم درست باشد . همان رأی خداست و اگر خطا وئ اشتباه باشد ، از خودم و از شیطان است .
حال نتیجه را خود عزیزان بگویید که چقدر فرق است بین این شخص و شخصی که می فرماید :
يَقُولُ سَلُونِي عَنْ طُرُقِ السَّمَاءِ فَإِنِّي أَعْرَفُ بِهَا مِنْ طُرُقِ الْأَرْضِ . نهج الحق و كشف الصدق ؛ ص240
ازمن بپرسید ، بیش از آن که مرا از دست بدهید ، از من درباره راه های آسمان بپرسید ، چرا که من به راه های آسمان از راه های زمین آگاه تر هستم .