در جامعه ی امروزی ما شخصیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عنوان "مرد مردان"، "شاه مردان" و عناوینی مانند این می گویند، حتی کسانی که مقید به احکام دین نیستند، علی علی السلام را به عنوان الگویی در "مردانگی" "جوانمردی"، "فتوت" برای خویش می دانند. سخن حقی است و هیچ مخالفتی با آن نیست.
نکته ای که در اینجا نباید از آن غافل شد این است که: در "تعریف مرد" وقتی به مصداق آن یعنی "امیرالمؤمنین علی علیه السلام" استناد می جویند، برخی از افراد، تعریفی که از مرد بودن و جوانمردی علی علیه السلام می آورند، با حقیقت و واقعیت مذکور در تاریخ، اختلاف دارد.
مثلاً می گویند:«علی، کسی است که نمی گذارد حقش را ببرند»، «کسی جرأت ظلم بر او را ندارد»، «کسی جرأت زور گفتن به او را ندارد»، «علی ستم نمی کشد» و تعاریفی این چنینی.
حال وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم، برعکس این گفته ها را نظاره گریم، چرا که می بینیم: حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام را خوردند، به او علیه السلام ظلم کردند، به او علیه السلام زور گفتند، به او علیه السلام ستم نمودند و او علیه السلام ستم کشید و زیر بار ظلم رفت و حتی ظلم و ستم دیگران را بر خود پذیرفت.
پس این گفته ها، درست نیستند، چرا که ضد این تعاریف را در تاریخ می خوانیم.
اما حقیقتی که ورای این همه هست، این است که:
علی علیه السلام مظلوم بود، ولی ظالم نبود.
حق علی علیه السلام را خوردند، ولی او علیه السلام حق کسی را نخورد.
بر علی علیه السلام ستم ها کردند، ولی او علیه السلام، ستم بر مورچه ای را نپذیرفت.
بر علی علیه السلام زور گفتند، و زور شنید، ولی او علیه السلام زور نگفت.
و...
پس،
مرد ممکن است مظلوم باشد ولی ظالم نخواهد بود، و علی علیه السلام مظلوم واقع شد ولی ظالم نشد.
مرد ممکن است زور بشنود، ولی زور نمی گوید، و علی علیه السلام زور شنید و زور نگفت.
مرد ممکن است حقش را بخورند، ولی او حق کسی را نمی خورد، و علی علیه السلام هم چنین بود.
مرد ممکن است ستم ببیند، ولی ستم نمی کند، و علی علیه السلام ستم دید ولی ستم نکرد.
و...
و مردم نیز این را می دیدند و نظاره گر این امر بودند و اینگونه عاشق و شیفته ی مرام مولا علیه السلام شدند، و نام و آوازه ی نیک او علیه السلام، بر سر زبانها افتاد، و مردان مرد، مصداق مردانگی را در علی علیه السلام یافتند.
مردمان دیدند که دشمنان مولا علیه السلام چگونه بر او ظلمها و ستمها می کنند، اما او حاضر نیست کوچکترین ظلم و ستمی بر دشمن خویش کند، می دیدند به او زور می گویند، ولی او علیه السلام زور نمی گوید، به او علیه السلم بد کردند، ولی او علیه السلام به کسی بد نکرد، و...
حضرت علیه السلام می توانست ظلم کند، ولی ظلم نکرد. می توانست بد کند، ولی بد نکرد، می توانست زور بگوید، ولی زور نگفت.