مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب شرایط پیامبر
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

علی اصغر هستم. از تاریخ 19 اردیبهشت 1395 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 28 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
شرایط پیامبر

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ یکشنبه, 30 مهر 02


شرایط پیامبر

عصمت

پیامبر باید معصوم باشد؛ یعنی قدرت و نیروی غیبی داشته باشد که بدان وسیله مرتکب گناه نشود و از خطا و اشتباه در امان باشد تا احکام خدایی که به منظور هدایت مردم فرستاده شده را بدون کم و زیاد در اختیار بشر قرار دهد.

پیامبر اگر خودش معصیت کند و برخلاف گفتارش عمل نماید، سخنانش از اعتبار و ارزش ساقط میشود و به وسیلهی اعمال خودش، گفتارش را نقض میکند و عملاً مردم را به سوی گناه و مخالفت قوانین الهی راهنمایی میکند. این مطلب قابل تردید نیست که تبلیغ عملی مؤثرتر از تبلیغ زبانی است. پیامبر اگر اهل خطا و اشتباه و فراموشی باشد، اعتماد از او سلب میشود و گفته هایش بیارزش خواهد بود.

اما در بعضی از موارد، نسبت به بعضی از پیامبران نسبت گناه داده شده است، آیا این مطلب منافاتی با عصمت آنها ندارد؟ پاسخش این است که گناهان نسبت داده شده به پیامبران، برای ترک اُولایی بوده که انجام دادهاند و ترک اُولیٰ منافاتی با عصمت ندارد؛ چون آنچه با عصمت منافات دارد، ترک واجب یا فعل حرام است که مطلقا از پیامبران سر نزده است، ولی اگر ترک اُولیٰ نسبت به آنها گناه محسوب شده، برای این جهت است که مقام آنها بسیار بلند و عالی است که ترک اُولیٰ هم نمیبایست انجام دهند؛ مثلاً فرض کنید یک صفحه از نامهای را دانش آموز کلاسِ اوّل بنویسد که فقط چند جمله از آن صحیح است و بقیه ی نامه غلط بوده و اشتباه زیادی دارد، ولی اطرافیان و کسانی که با این نوآموز در ارتباطاند، او را تحسین میکنند و آفرین میگویند؛ اما اگر همین نامه را فردی که تحصیلات بالایی دارد بنویسد و تمام نامه را هم بسیار عالی و با انشای دقیقی تقریر کند و فقط یک غلط املایی داشته باشد، همهی عقلا و افراد باسواد، او را مذمت و سرزنش میکنند که چرا چنین نامهای نوشته است!؟ اما چرا برای آن فرد نوآموز با آن همه غلط، هیچ سرزنشی نبود، بلکه تحسین و تشویق را به همراه داشت، ولی شخص تحصیل کرده را برای یک اشتباه کوچک، این همه سرزنش و توبیخ میکنند؟ پاسخش این است که چون مقام علمی فردی که تحصیلات بالایی دارد، با این دانشآموز اوّل دبستان خیلی فرق میکند.

همینطور است فرق پیامبر و افراد عادیِ جامعه؛ برای افراد عادی جامعه هزاران ترک اُولیٰ هیچ سرزنش و عقوبتی را به همراه ندارد، ولی برای یونس پیامبر(ع) یک ترک اُولیٰ باعث میشود که چهل روز در شکم ماهی در دل دریا، مسکن کند یا برای پیامبر عظیم الشأن، نگفتن یک «إن شاء الله»، موجب قطع رابطه وحی از او میشود، لیکن اگر افراد عادی در کارها «إن شاء الله» نگویند، موجب مذمت و سرزنش آنها نمیشود.

علم

پیامبر باید تمام قوانین و احکامی را که برای سعادت دنیوی و اخروی بشر لازم است، بداند و به هیچ موضوع و مطلبی که برای راهنمایی و ارشاد ضرورت دارد، جاهل نباشد، تا بتواند راه حقیقی تکامل و برنامههای سعادت بشر را به طور کامل در اختیارشان قرار دهد و صراط مستقیمِ دیانت را که یک راه بیش نیست و بین اجزایش ارتباط عمیقی برقرار است، معرفی کند.

معجزه

معجزه کار خارق العادهای است که از مجرای اسباب و علل عادی واقع نمیشود و نیروی بشر از انجام مثل آن عاجز است. پیامبر چون مدعی است که برخلاف جریان عادی، میتواند با عوالم غیبی و پروردگار جهان ارتباط پیدا کند و علوم و معارفی را از آن طریق به دست آورد و مدعی است که از جانب خدا مأموریت یافته که به راهنمایی و هدایت مردم بپردازد و احکام و قوانینش را احکام خدایی معرفی میکند، باید برای اثبات مدعای خودش، کاری را انجام دهد که از کارهای عادی بشر نباشد و قدرت بشر از اتیان مثل آن عاجز باشد، تا به وسیلهی آن، کار پیامبری و ارتباط با خدای جهان که خودش نیز از امور غیر عادی است، اثبات گردد، این قبیل کارها را معجزه مینامند.

اجمال مطلب این است که پیامبر چون مدعی ارتباط با خداست، باید سنخ کارهای خدایی را نشان دهد تا ارتباطی را که ادعا میکند ثابت نماید؛ ولی ناگفته نماند که برنامهی پیامبران چنان نبود که از اسباب و علل طبیعی به طور کلی دست بردارند و در انجام هر کاری متوسل به معجزه شوند، بلکه در هر جا که ضرورت اقتضا میکرد و اثبات پیامبری آنان بر معجزه توقف داشت، اقدام به معجزه میکردند.

رهبری

پیامبری با آنکه از مسیر معنوی به سوی خدا و تقّرب به ذات او آغاز میشود که مستلزم انصراف از برون و توجه به درون است، ولی سرانجام با بازگشت به خلق و برون، به منظور اصلاح و سامان بخشیدن به زندگی انسان و هدایت آن در یک مسیر صحیح (سیر به حق در حق) پایان مییابد.

پیامبران، پیام خدا را به خلق خدا ابلاغ میکنند و نیروی آنها را بیدار کرده و سامان میبخشند و به سوی خداوند و آنچه رضای اوست؛ یعنی صلح و صفا و اصلاحطلبی و آزادی از غیر خدا و راستی و درستی و محبت و عدالت و سایر اخلاق حسنه دعوت میکنند و بشریت را از زنجیر اطاعتِ هوای نفس و اطاعت انواع بُتها و طاغوتها رهایی میبخشند.

بنابراین رهبری خلق و سامان بخشیدن و به حرکت آوردن نیروهای انسانی در جهت رضای خدا و اصلاح بشریت، لازم لاینفک پیامبری است.

خلوص نیت

پیامبران به حکم اینکه تکیه گاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمیبرند که رسالتی از طرف خداوند بر عهده آنها گذاشته شده است و کار خدایی انجام میدهند، در کار خود نهایت خلوص را دارند. قرآن کریم به طور خلاصه گفتار بسیاری از پیامبران را در مواجهه با قوم آنها نقل کرده است و البته هر پیغمبری به مناسبت مشکل و مشکلاتی که در راه خویش میدیده، یک نوع پیام برای قوم خود داشته است، ولی یکی از مطالبی که در پیام همه پیامبران تکرار شده، این است که «من اجر و مزدی از شما نمیخواهم»؛ لذا خلوص بینظیر یکی از مشخصات پیامبری است و به همین جهت پیام پیامبران همواره با قاطعیت بینظیری همراه بوده است.

حضرت موسی(ع) به اتفاق برادرش حضرت هارون(ع) در حالی که جامه های پشمینه بر تن کرده و عصای چوبین در دست داشتند و همه تجهیزات ظاهریشان منحصر به اینها بود، در کاخ فرعون وارد شدند و او را دعوت کردند و با کمال قاطعیت ابراز داشتند که اگر دعوت ما را نپذیری، زوال حکومت تو قطعی است و اگر دعوت ما را بپذیری و به راهی که ما میخواهیم وارد شوی، ما عزّت تو را تضمین میکنیم.

پیامبر اکرم(ص) در سالهای اوّل بعثت که عده مسلمانان شاید از شمار انگشتان دو دست تجاوز نمیکرد، در جلسهای که تاریخ آنرا به نام جلسهی «یوم الانذار» ضبط کرده است، بزرگان بنیهاشم را گرد هم آورد و رسالت خویش را به آنان ابلاغ فرمود و با قاطعیت اعلام کرد که دین من جهانگیر خواهد شد و سعادت شما در پیروی و قبول دعوت من است. این سخن آنچنان سنگین و باور نکردنی بود که جمعیت با تعجب به یکدیگر نگاه کردند و جوابی ندادند و متفرق شدند!

آری، همانطور که عصمت از گناه و عصمت از اشتباه در رهبری انسانها، از لوازم مجهز بودن به نیروی وحی و اتصال به خدا است، خلوص و همچنین قاطعیت نیز از لوازم پیامبری است.

سازندگی

پیامبران که به نیروها تحرّک میدهند و سامان میبخشند، صِرفاً در جهت ساختن فرد و ساختن جامعهی انسانی است؛ لذا مدعیان پیامبری که ادعای ساختن انسانها را دارند، ولی اثری جز از کار انداختن نیروها یا به فحشا و هرزگی افتادن انسانها و یا تباهی جامعه انسانی و انحطاط مجتمع انسانی ندارد، این خود دلیل قاطعی است بر اینکه این مدعی در دعوای خود صادق نیست.

درگیری و مبارزه

در افتادن با شرک، خرافه، جهالت، ساختههای خیال، ظلم و ستم و ستمگریها، یکی دیگر از علایم و نشانههای صداقت نبوّت مدعی پیامبری است؛ یعنی محال است که یک نفر پیامبر واقعی از جانب خدا برگزیده شود و در پیامش چیزی باشد که بوی شرک بدهد و یا به کمک ظالم و ستمگر بشتابد و ظلم و بیعدالتی را تأیید نماید و یا در برابر شرکها، جهالتها، خرافات و ستمگریها سکوت کند و به ستیزه و مبارزه برنخیزد.

توحید، عقل و عدل از اصول دعوت همه ی پیامبران است و تنها دعوت افرادی که بشر را به این مسیر راهنمایی میکنند قابل مطالعه و مطالبهی دلیل و معجزه است؛ یعنی اگر شخصی در پیام خود چیزی بر ضدّ توحید یا بر ضدّ حکم قطعی و مسلم همه عقول و یا بر ضدّ عدل و تأیید ظلم بیاورد، پیام او ارزش مطالعه و مطالبه دلیل هم ندارد.

===============================================

. وحی و نبوت، استاد شهید مطهری، ص18.

. سوره یونس، آیه72؛ سوره هود، آیه29؛ سوره شعراء، آیه109و145و164و180؛ سوره سبأ، آیه47؛ ... .

. وحی و نبوت، استاد شهید مرتضی مطهری، ص20.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما