مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب شناخت خدا
امتیاز کاربران 5

سید محمد رضا واعظی هستم. از تاریخ 19 آذر 1397 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 22 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
شناخت خدا

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ سه‌شنبه, 30 آبان 02

معرفت 4

« [1] الهِي هَبْ لِي كَمالَ‏ الانْقِطاعِ‏ الَيْكَ، [2] وَ انِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها الَيْكَ، حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ الى‏ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ [3] تَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك»[1].‏

 

«حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ الى‏ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ»

چشمهای قلب برای رویت جمال و جلال الهی و درک حضوری نفس برای خداوند - تبارک و تعالی - نیازمند کنار زدن پرده ها و حجابهاست.

خداوند - تبارک و تعالی - در سوره مبارکه جاثیه / آیه شریفه 23 می فرماید :

«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُون‏».

تبعیت از هوای نفس سبب گمراهی و مهر و موم شدن سمع و قلب و پرده افتادن بر چشم انسان است. هر چه این تبعیت از هوای نفس بیشتر باشد، پرده ها سنگین تر و بیشتر است.

اینجاست که اهمیت جهاد با نفس برای رسیدن به معرفت الهی و رویت الهی معلوم می شود.

«خرق» به معنای شکافتن است. شبیه این تعبیر خداوند - تبارک و تعالی - در سوره مبارکة ق، آیة شریفه 22 است که می فرماید : «لَقَدْ كُنْتَ في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديد». در قیامت که پرده کنار رود، چشم تیزبین می شود و آنچه نمی دید، می بیند.

این پرده ها همان پرده هایی است که حضرت امیر -علیه الصلاه و السلام- می فرماید : «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ‏ يَقِيناً»[2]. پرده ها و حجابها مانع رویت و درک ماست. اما حضرت امیر -علیه الصلاه و السلام- پرده ها مانع رویت و درکش نیست.

پس معنای این فراز دعای شریف این است که نورانی شدن چشم دل با رویت باطنی ذات اقدس اله سبب می شود تا حجابهای نورانی شکافته شود. پرده ها کنار زده شود.

طبق این تعبیر می توان استفاده کرد که موانع رویت باطنی الهی به حجب نورانی و ظلمانی تقسیم می شوند.

برای حجب ظلمانی و نورانی تفاسیری بیان شده است که شاید بهترینش این باشد :

حجب ظلمانی

حجب ظلمانی را به رویت مستقل موجودات تفسیر کرده اند. کسی که نگاه مستقل به موجودات  و مخلوقات دارد، همین موجودات و مخلوقات حجاب دیدن ذات باری تعالی است. (نگاه مستقل به مخلوقات منشأ دنیاگرایی و تبعیت از هوای نفس و ... می شود).

برای کنار زدن این حجابها، باید توجه داشته باشیم که هر موجودی مخلوق اوست، عین ربط و فقر محض و اوج احتیاج  به اوست و هیچگونه استقلالی ندارد. اگر کسی رویت غیر مستقل به موجودات داشته باشد و همه موجودات را عین آیه و جلوه و مظهر جمال و کمال الهی و محل بروز صفات و اسماء الهی بداند، حجاب ظلمانی را کنار زده است. 

آیة شریفة اول سوره مبارکة ابراهیم : «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميد».

طبق مفاد آیة شریفه نزول کتاب به هدف خروج مردم از ظلمات به سمت نور است یعنی به سمت راه عزیز حمید. به سمت نور یعنی به سمت راه عزیز حمید. نور همان راه است نه مقصد و پایان راه. پس خروج از ظلمات و کنار زدن حجب ظلمانی یعنی در مسیر قرار گرفته ایم ولی برای رسیدن به پایان مقصد باید حجابهای نورانی را هم کنار بزنیم.

حجب نورانی

اسماء و صفات الهی و نگاه ربطی به مخلوقات، نور قلب هستند و چشم باطن انسان را به روی خداوند - تبارک و تعالی - باز می کنند. اما خود این نورها ممکن است حجاب برای رویت ذات باری تعالی باشند، چون مظاهر ضعیف و ناقض از ذات اقدس اله هستند.

رویت باری تعالی با اسماء و صفات این ذات اقدس نیز کامل و جامع نیست؛ چرا که درست است که خداوند علیم و حکیم و عزیز و ... است، اما خدا بزرگتر از این اوصاف است.

«الله اکبر» طبق روایات یعنی خداوند - تبارک و تعالی - بزرگتر از آن است که وصف شود[3]. بزرگتر از آن است که حتی با علیم، حکیم، عزیز و ... تعریف و شناخته شود. یعنی اگر عمق این اوصاف را هم تصور کنیم، باز هم عمق ذات الهی چیز دیگری است. اضافه بر این که عمق این اوصاف را هم تصور نمی کنیم و در دسترس ما قرار نمی گیرد. پس اولا عمق بی نهایت این اوصاف را درک نمی کنیم و ثانیا خداوند - تبارک و تعالی - بزرگتر از این اوصاف است.

در بحار الانوار این فراز در دعا ذکر شده است که : «بِالاسْمِ الَّذِي احْتَجَبْتَ‏ بِهِ‏ مِنْ خَلْقِك‏»[4].

حتی در روایات مظهر اتم جمال و جلال الهی یعنی وجود مقدس نبی اکرم محمد مصطفی - صلی الله علیه و آله و سلم - که هیچ مخلوقی به او نرسید و نخواهد رسید، «حجاب الله» دانسته شده است[5]. یعنی این ذات مقدس در اوج کمال نیز عمق ذات الهی را نشان نمی دهد.

اگر چشم دل به جمال الهی روشن شود، حجابهای نورانی نیز کنار زده می شود و خود ذات باری تعالی جلوه گری می کند و چشم دل از اسماء و صفات الهی هم عبور می کند و به اصل و منشأ اسماء و صفات خواهد رسید. «وَ انِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها الَيْكَ، حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ الى‏ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ».

باید توجه داشته باشیم که رسیدن به عمق اسماء و صفات الهی - مثل صفت «عظیم»- و عمق ذات باری تعالی برای ما غیر مقدور است که «عنقا شکار کس نشود، دام بازگیر»؛ اما اولا باید توجه داشت که خداوند - تبارک و تعالی - منحصر در فهم ما از اوصافی مثل الرحمن و الرحیم و العزیز و ... نیست و ثانیا تا حدی که در دسترس انسان است، باید جلو رفت و تلاش کرد و عاجزانه و مصرّانه از خداوند - تبارک و تعالی- درخواست کرد که در این راه دست ما را بگیرد.

«فتصل الی مَعدِن العظمه»  وقتی روح انسان حجابهای ظلمانی و نورانی را کنار زد به معدن (منشأ و اصل) عظمت خواهد رسید. منشأ عظمت - که همان ذات اقدس الهی است - برای نفس انسان جلوه گری می کند.

 


[1] اقبال / ج3 / ص299.

[2] مناقب آل ابی طالب ع / ابن شهر آشوب / ج2 / ص38.

[3] الکافی / ج1 / ص117.

[4] بحارالانوار / ج84 / ص12.

[5] الکافی / ج1 / ص145.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما