راه فطرت را به چند دلیل میتوانیم به عنوان بهترین و مطمئنترین راه شناخت خداوند متعال عنوان کنیم؛ بدین بیان که این راه با مقدمات ساده و بدون پیچیدگیهای علمی و فنی، برای عموم مردم قابل درک است و به طور مستقیم ما را به سوی خداوند متعال هدایت میکند؛ به گونه ای که اگر با تأمّل و تفکّر همراه شود، هر آدمى به مقتضاى خلقت و ساختمان اصلى و روحى خود، خدا را با قلب خود و بدون این که نيازى به كتاب و تحصيل علوم مقدماتى داشته باشد مىشناسد، تا آنجا که اولیاء الهی یکی از شیوه هایی که برای شناساندن خدا به مردم استفاده میکردند، دعوت به شناخت فطری بوده است؛ همچنان که در حدیثی آمده که شخصی خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: خدا را به من آن چنان معرفی کن که گویی او را می بینم،حضرت از او سؤال کرد: آیا تا به حال از طریق دریا مسافرت کردهای؟ گفت: آری. گفتند: اتفاق افتاده است که کشتی در دریا بشکند؟ گفت: بلی، اتفاقاً در سفری چنین قضیّه ای واقع شد گفتند: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مُشرف به مرگ ببینی؟ گفت: بلی چنین شد. گفتند: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. گفتند: در آن جا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت، برای چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته، در حدّی که گویی او را می دیده است. این همان حالتی است که گفتیم گاهی به اضطرار توجه انسان از همه قطع می شود و آن حالت به انسان روی می دهد که رابطه قلبی خود با خدا را در می یابد.[1] در قرآن كريم نیز آيات بسيارى اين واقعيت را مورد توجه قرار میدهند که به نمونهای از آن اشاره میکنم: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ.[2] روى خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن اين فطرتى است كه خداوند انسانها را بر آن آفريده، دگرگونى در آفرينش خدا نيست اين است آيين استوار؛ ولى اكثر مردم نمى دانند﴾. اين آيه خداشناسى را به عنوان امری فطرى و عاملى براى معرفت خداوند برای انسانها معرفى مى كند؛ به گونهای که هرچند که گاهی به علّت زنگارهای قلب و تعلقات دنيايى بر روی آن غبار غفلت نشسته باشد ولى در شرایط بحرانى دوباره نور توحيد در جانهای انسانها دمیده میشود؛ همانند آن شخصی که بر كشتى سوار شده و با ديدن موجهاى خروشان، تمام وجودش متوجه خدا و دینی میشود که حنیف و به دور از انحرافات و گمراهیها است و مطابق فطرت و طبیعت انسانی است که هیچگاه قابل تغییر نیست. بنابراین همواره يك نقطۀ نورانى در دل و قلب انسان وجود دارد كه خط ارتباطى او با جهان ما وراى طبيعت و نزديكترين راه به سوى خدا است كه از آن به فطرت تعبير مى شود.[3]
کلیدواژهها: خدا شناسی. قرآن. فطرت. --------------------------------------- پینوشتها: 1. آیت الله مصباح یزدی، معارف قرآن (خداشناسی_ جهانشناسی_ انسان شناسی)، ص 29، به نقل از توحید صدوق، ص 231. 2. روم/ 30. 3. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ج ۱۶، ص ۳۴۱.