مالک اشتر را اگر می خواهی بشناسی نه از میدان جنگ می توانی شناخت، نه از عبادت های طولانه شبانه و نه حتی از عهدنامه امام به او....
مالک اشتر فرمانده سپاه علی ع است که وقتی ناشناس در میان مردم راه می رود و جوانی به او بی احترامی می کند ، به مسجد می رود و برای او دعا می کند...
جوان آن گاه که متوجه می شود او کیست، برای عذر خواهی نزدش می آید، و مالک سخاوتمندانه می گوید، آمدم تا برایت دعا کنم...
هنر آن است که هیزم باشی ولی بتوانی نسوزی و نسوزانی...
مالک را این گونه بشناس...