«شکلات»
حتما شما هم اولین بار باشنیدن جملهی مشکلات را به شکلات ،تبدیل کنید،خندهتان گرفته و به دل خجستهی گویندهی جمله،غبطه خورده اید!
بعدهم درخلوت خودتان گفته اید مگر میشود،
خب بله میشود
راهکار گاهی خیلی ساده است.
مثلا بخش زیادی ازمشکلات بین افراد،راهکارساده ای دارد درک متقابل
تصور کنید پدر و مادری که میخواهند بی محابا به پرو بال جوان و نوجوانشان،بپیچند،
اگر یک لحظه وشاید دقایقی خاطرات خود را یاد آوری کنند،
به آن سنشان برگردند،وببینند دراین لحظه،چه برخوردی را میپسندیدند و به صلاحشان بود،
آن وقت خیلی از مشکلات خود به خود به شکلات تبدیل میشد.
خیلی از آدمها عادت نکرده اند،هرچه برای خود میپسندند ،برای دیگری هم بپسندند،خب طبیعی است که رفتارشان دیگران را آزرده میکند،
برای دقایقی دنیایی را تصور کنید که در آن آدم هاقبل از برخورد بایکدیگر،این اصل مترقی هزار و چهارصد سالهی اسلام را رعایت میکنند،آن وقت قطعا دنیا لااقل ازجهت آدمها،جای دلگیری نبود..
راحت میشود حس های خوب را به هم القا کرد،
راحت میشود کفش دیگران رابه پاکرد،
و بعد برای برخوردبا آنها،نسخه پیچید...