صبر کردن در آیینه قرآن
صبر کردن علاوه بر اثرات مثبت اخروی، اثرات مثبت دنیوی نیز دارد، از این رو درقرآن بیان شده که: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ؛ صابران را بشارت ده.»[1] اینبشارت هما گونه که اخروی است، دنیوی نیز می تواند باشد.
در داستان پرماجرای سفر حضرت موسی(علیه السلام) با همسفر عالم خود (خضر)، حضرت موسی(علیه السلام) صبر وشکیبایی لازم را نداشت و همین صبر نکردن بر علت کارهای خضر، سبب جدایی بین آنها شد[2] و این جدایی که بر اثر صبر نکردن بود و البته منافاتی با نبوت آن جناب هم نداشت[3]، به تعبیر خودش تلخ ترین حادثه در زندگی ایشان بود.[4]
در زندگی ما انسان ها نیز نقش صبر بی بدیل است. بدون شک در این دنیا کسانی موفق ترند که صبر را چاشنی درایت می کنند. چه بسا کسانی با عجله کردن، کار خود را خراب می کنند؛ در حالی که اگر مقداری صبر می کردند موفق می شدند. زیرا که «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خير شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است.»[5]
خیلی افراد هستند که می خواهند بدون صبر کردن و کشیدن سختی در زندگی، در عرض مدت کوتاهی، و از هر راهی پولدار شوند؛ اما پولدار شدن همان و معتاد شدن و هزاران راه ناجور دیگر همان. مثلا قرآن بیان می کند که افرادی ظاهر بین نسبت به مال و شوکت قارون افسوس می خوردند؛ اما «اكسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «واى بر شما ثواب الهى براى كسانى كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دريافت نمى كنند.»[6] بعد از هلاک قارون، افراد ظاهربین پی بردند که حق با افراد صابر و دور اندیش(معنوی) بوده است، و می گفتند: «اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نيز به قعر زمين فرو مى برد.»[7]
مورد دیگرصبر نکردن که مشکلات عدیده ای را برای جامعه رقم زده؛ شتاب زدگی درانتخاب همسر است، که متاسفانه خیلی از طلاق ها از همین شتاب زدگی سرچشمه می گیرند. در مقابل این افراد، کسانی هم هستند که با دید باز و پرهیز از عجله و کارهای احساسی در انتخاب همسر، زندگی بی دغدغه ای را شروع می کنند.
خلاصه این که؛ افرادی هستند که در خشت خام چیزهایی می بینند که برخی دیگر در آیینه نمی بینند. خوشا به حال آنها و خوش به حال کسانی که با صبر و درایت در مسیر زندگی قدم برمی دارند.
پی نوشت
1ــ بقره/155
2ــ به سوره کهف مراجعه شود
3ــ تفسیر نمونه، ج12ص509
4ـــ تفسیر نمونه، ج12ص497
5ــ بقره/216
6ــ قصص/80
7ــ قصص/83