ارتباط شیر با صبر
بابک برای اثبات شجاعتش به خالکوب گفت که تصویر شیر جنگل را روی بازویش حک کند. وقتی خالکوب سوزن تیز را وارد بدنش کرد، جیغش در آمد و گفت: کدام عضو را میخواهید درست کنید. خالکوب گفت: دُمَش.
بابک گفت: بیخیال دُمش شو. هنگامی که خالکوب دوباره سوزن را وارد بازویش کرد، او با صدای دردناکی گفت که مشغول کدام عضو هستید. خالکوب گفت: سرش. بابک گفت که سرش را میخواهم چکار.
به خاطر اعتراض مجدد او شکم و کمر شیر هم حذف شد و فقط قسمت پا و دست شیربرای خالکوبی مانده بود. در همین حال خالکوب سوزن را به زمین انداخت و گفت: آخه شیر بدون سر و... که دیگر شیر نیست! مرا مسخره کردی. برق
شیر بی دم و سر و اشکم که دید
اینچنین شیری خدا خود نا آفرید
برخی ادعای صبور بودن میکنند، ولی سوزن مشکلات و اهانت های همسرش و فرزندش را تحمل نمیکنند و دچار بی تابی شدید میشوند(۱)
در حالی که شرط صبور بودن؛ داشتن خویشتنداری و خورد خشم و تحمل سوزن آزارها است
پینوشتها:
۱.امام رضا علیهالسلام چه زیبا فرمودند: هر کسی که از خداوند بهشت خواهد،ادعای صبور بودن داشته باشد. ولی تحمل درد مشکلات و آزارها را نداشته باشد: خودش را مسخره کرده است. بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۶.