"صدای پول و بوی آش"
فردی از کنار مغازه‌ای که در آن آشپزی، مشغول آشپزی بود می‌گذشت.یک لحظه ایستاد و از بوی غذا استشمام کرد. در حال رفتن بود که آشپز مچ او را گرفت و گفت:"پول بوی آش من را بده!! "مرد هم با تعجب گفت:"مگر برای بوی آش هم باید پول داد؟"گفت:"بله!" دعوای این دو بالا گرفت. بهلول از آن مکان رد می‌شد.جریان را به او گفتند. او هم گفت:"از آش که چیزی نخورده ای؟! "گفت: "نه!" بهلول گفت: "پولهایت را در جیب تکان بده تا صدای پول را آشپز بشنود! چون هزینه بو کردن بخار دیگ فقط شنیدن صدای سکه هاست.
توجه داشته باشیم که گاهی ما هم در مقابل توهماتی که به ذهنمان می‌رسد توقع نتیجه گیری داریم. بدون تلاش به دنبال عالم شدن هستیم. بی هیچ سعی دنبال ثروتمند شدن هستیم و....
خدا نکند حاکمان جامعه را توهمات فرا بگیرد و دوست داشته باشند که به آن‌ها دروغ گفته شود و در توهمات سیر کنند و حاضر به رویارویی با واقعیت‌های انکارناپذیر مردم جامعه خود نشوند، بدتر از آن این‌که وقتی واقعیت‌ها را به آن‌ها می‌گویید در نظر آن‌ها مجرم به حساب آیید. لذاست که قرآن همیشه ما را به تبعیت از علم و یقین فرا می‌خواند نه توهمات بی اساس.
