هرچند رسیدن به این مقام که بتوانیم صورت واقعی افراد را ببینیم برای برخی فضیلت محسوب میگردد اما خیال نکنیم هر که به این درجه برسد خودش بی عیب میباشد پس این داستان واقعی را بخوانیم که پر از درس است؛ علامه طهرانی رَحمَهُ الله (شاگرد علامه طباطبایی) مینویسد: یکی از دوستان روشن ضمیر ما نقل کرد که شخصی از اهل تفکّر و مراقبه در گوشهای از صحن حضرت رضا علیه السّلام نشسته و در دریائی از تفکّر فرو رفته بود، یکمرتبه حالی به او دست داد و صورت ملکوتی افرادی را که در صحن مطهّر بودند مشاهده کرد؛ دید خیلی عجیب و غریب است صورتهای مختلف زننده و ناراحت کننده از اقسام صُوَر حیوانات و بعضی از آنها صورتهایی بود که از صورت چند حیوان حکایت میکرد درست مردم را تماشا کرد؛ در بین این جمعیّت کسی نیست که صورتش سیمای انسان باشد، مگر یک نفر آرایشگر که در گوشه صحن کیف خود را باز کرده و مشغول اصلاح و تراشیدن سر کسی است* دید فقط او به شکل و صورت انسان است از بین جمعیّت، با عجله خود را به او که نزدیک درِ صحن بود رساند و سلام کرد و گفت: آقا! میدانید چه خبر است؟ سلمانی خندید و گفت: آقا! تعجّب مکن آینه را بگیر و خودت را نگاه کن! خودش را در آینه نگاه کرد؛ دید صورت خود او هم به شکل حیوانی است عصبانی شده آینه را بر زمین زد. سلمانی گفت: آقا! برو خودت را اصلاح کن آینه که گناهی ندارد.
___________________________ معادشناسی - محمد حسین حسینی طهرانی، جلد2، ص488. *در زمانهای کمی قدیمتر در صحن حرم لباس میشستند، اصلاح میکردند و ... پس با زمان فعلی مقایسه نکنید که چگونه در صحن آرایشگری مینمودند(تصاویر قدیمی حرم را ببینید).