نکته اول؛ پیش از پرداختن به بحث راهکارها که می تواند نوع نگاه ما را عوض کند و راهکارها را کارآمد و مؤثر سازد، توجه به بحث اخلاص و استمرار است. گرچه در مکتب های مختلف تربیتی چنین بحثی جایگاهی ندارد، در مکتب اسلام یکی از شاخص های مطلوبیت امور، اخلاص است. لذا می توان به آن در امور تربیتی و به ویژه انتقال محبت حضرت(عج) به فرزندان توجه کرد تا از برکات فراوان آن بهره مند شد. در ابتدا به دو روایت در مورد اخلاص توجه کنید؛
۱-امام صادق(ع) می فرماید: «لابدَّ للعبدِ مِن خالصِ النّیهِ فی کلِّ حرکهٍ و سکونٍ، اذ لولم یکن بهذا المعنی یکونُ غافلا و الغافلون قد وصفهم اللهُ بقولِه ان هم کالانعامِ بَل هم أضَلَّ سبیلا»(۱) بنده باید نیت خود را در هر حرکت و سکونش، خالص کند. در غیر اینصورت، از غافلان شمرده می شود؛ غافلانی که خداوند آنها را مثل چارپایان، بلکه گمراه تر معرفی کرده است.
۲- حضرت علی(ع) میفرماید:« العملُ کلُّه هباءاً الّا ما أخلص فیه»؛(۲)هر عملی بر باد است، جز مقداری که در آن خلوص نیت باشد.
بنابراین، والدین محترم باید بر اساس این روایات، اخلاص در تربیت را رعایت کنند و هدفشان، افتخار و بالیدن به فرزند خود نزد دیگران یا امور مادی و دنیوی نباشد. اگر هدف و نیت فقط خدا بود و اینکه فرزند امانت الهی است که من وظیفه دارم او را خوب پرورش دهم تا نزد خدا و اولیای او سرافراز باشم، برکات بسیاری در دنیا و آخرت از این فرزند نصیب والدین و جامعه میگردد که در روایات به برخی از آنها اشاره شده است؛
نکته دوم؛ بحث استمرار در تربیت دینی و انتقال محبت حضرت(عج) است. کودک باید از کوچکی تا بزرگسالی، محبت حضرت را نوش جان کند و با تمام وجود آن را لمس نماید. همانطور که فرزند به غذا احتیاج دارد و والدین بر خود فرض میدانند همواره نیازهای جسمی او را برآورده سازند، در امور دینی و محبت اهلبیت نیز این باید همیشگی باشد؛ البته این کار در هر سنی به شیوه خاص خود و متناسب با توانایی فرزندان است. شاهد این مدعا که استمرار شرط لازم در امور تربیتی است، افزون بر اعتراف هر صاحب خرد و تجربههای فراوان، حقوق متقابل والدین و فرزندان بر یکدیگر است. بر این اساس، هنگامی که فرزند کوچکتر است، حق او بر والدین بیشتر است و به مرور زمان که رشد میکند و بزرگتر میشود، حق والدین بر او بیشتر میشود. در هر حال، هر دو بر یکدیگر حق دارند. از این رو، امیر مؤمنان علی(ع) هنگام بازگشت از صفین، در نامهای به فرزند خود امام حسن(ع)، حق فرزند بر پدر را بیان میکند.(۳)شایسته است این نامه تحت عنوان منشور تربیتی برای خانوادهها مطرح شود.
راهکارهای انتقال محبت حضرت
پیشتر باید گفت: شیوههای رفتاری پیشنهادی ارائه شده، غالباً بر اساس روایات بوده و منحصر در این موارد نیست. پس این هنر والدین است که بتوانند با شیوههای جذاب، عشق و محبت را در وجود فرزندان خویش نهادینه سازند.
۱٫ عامل وراثت و زیستشناختی (انتقال ویژگیهای جسمی و روانی پدر و مادر به فرزندان)
نقش وراثت و انتقال خلق و خویهای والدین به فرزندان بر کسی پوشیده نیست. وراثت با وجود اختیار فرزندان، زمینه و بستر مناسبی برای پذیرش و حرکت فرزندان به سمت و سوی خاص را فراهم میآورد. در ذیل، به چند مورد از مواردی که به نوعی به تأثیر وراثت در روایات آمده، اشاره میکنیم:
الف)دقت در انتخاب همسر و مادر فرزندان پیش از ازدواج:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «تَزَوَّجُوا فی الحِجزِ الصالح، فانَّ العِرقَ دسّاسٌ»؛(۴) با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد. همچنین بعضی از روایات، از ازدواج با افرادی نهی کرده است؛ مثل زن زیبارویی که در خانواده فاسد رشد کرده است(۵)، زن احمق، زن بد زبان، مرد شرابخوار، بد اخلاق و.. . این روایات در حقیقت به نوعی نقش وراثت را در انتقال ویژگیها از والدین به فرزندان بیان میکنند. از این رو، برخی از دانشمندان نقش وراثت را در ناهنجاریهای اجتماعی و تبهکاران برجسته کردهاند.
در تأثیر وراثت در تربیت، به نفرین حضرت نوح در قرآن توجه کنید که از خدا میخواهد کسی از کافران را برجای نگذارد تا دیگر نسل پلید و کافرزاده نشود«وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا»(۶)؛نوح گفت: پروردگارا! هیچکس را از کافران بر روی زمین مگذار، چرا که اگر تو آنان را باقی نهی، بندگانت را گمراه میکنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند.
تأثیر وراثت، به معنای اختیار نداشتن انسان نیست؛ بلکه بیان روند طبیعی انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقیقت سعادت، شقاوت، کفر، ایمان و … در کودک حالت تعلیقی دارد که چون در محیط مساعد قرار گیرد، به فعلیت میرسد. به بیان دیگر، «نقش وراثت آن است که زمینههای سرشتی را قویتر میکند و ضریب امکان تحقق آنها را در شرایط محیطی مناسب افزایش میدهد»(۷).پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل دینی و اخلاقی را در اولویت قرار دهد، زمینه و بستری فراهم میآورد تا در آینده بتواند به آسانی محبت حضرت مهدی(عج) را به فرزند خود انتقال دهد.
ب) لقمه حلال :
خوردن و آشامیدن، شرط حیات انسان و امری است که امر و نهی نمیپذیرد. اما اینکه انسان چه چیزی را بخورد و چه چیزی را نخورد، مهم است. از این رو مکتب اسلام، برای این مسئله اهمیت فراوان قائل شده و آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد:فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا(۸) نیز در حدیث شریف است که پیامبر(ص) فرمود:طَلبُ الحلالِ فریضهٌ علی کلِّ مسلمٍ؛(۹) طلب روزی حلال بر هر مسلمانی واجب است. همچنین مسلمانان از پیامدهای بد غذای حرام برحذر شدهاند:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ»؛(۱۰)ای اهل ایمان! مال یکدیگر را به ناحق نخورید.
بنابراین، والدین پیش از به دنیا آمدن فرزند، باید بدانند چه غذایی میخورند تا بستری مناسب را آماده کنند که در آینده فرزندشان آمادگی پذیرش محبت اهلبیت(ع) را بیابند.
۲- الگوهای نقش
منظور از الگوهای نقش، کسانی هستند که فرزند رفتار آنها را سرمشق خویش قرار میدهد و برای او الگو به شمار میآیند؛ مثل والدین، دوستان و … والدین در اینباره دو نقش برعهده دارند:
الف) خودشان همانند الگو، در گفتار و کردار محبت حضرت را در دل فرزند به وجود آورند. در این صورت، ابتدا باید خودشان حضرت را دوست بدارند و این محبت در کردار و گفتارشان بروز یابد. بنابراین، والدین که الگوی کودکان هستند، باید عاشق حضرت باشند و این عشق را نشان دهند؛ برای مثال، هنگام شنیدن نام حضرت، ادای احترام کنند و …
ب) پدر و مادر باید الگوهای خوب را به فرزند معرفی کنند. به بیان دیگر، زمینهای فراهم آورند تا فرزندشان به سمت الگوهای مثبت گرایش یابد. این الگوها عبارتاند از: دوستان، محیط آموزشی و تربیتی( ثبتنام در مدرسهای مناسب یا مراکز فرهنگی خاص) و خویشان و آشنایان. خلاصه، فرزند باید با کسانی ارتباط داشته باشد که عاشق حضرت حجتاند تا در نتیجه، فرزند در ارتباط با آنها، بر اثر الگوپذیری، محبت حضرت در درونش نهادینه شود.البته این امر نباید حالت تحمیلی یابد که کودک را مجبور به دوستی با کسی کنیم بلکه با شیوههای نرم و مناسب، زمینه دوستی فرزند با افراد، گروهها و مراکز مناسب را فراهم آوریم تا خودش با میل و رغبت به سمت آنها برود.
۳- فرهنگ سازی
منظور آن است که والدین در راه ارزش جلوه دادن محبت حضرت به طوری تلاش کنند که این محبت و دوستی، یکی از ارزشهای مهم برای فرزند تلقی شود. در اینباره لازم است پدر و مادر نکاتی را رعایت کنند:
الف) تعظیم و تکریم حضرت از سوی والدین که پیشتر بیان شد؛
ب) بیان زیباییهای حضرت؛
هر انسانی، عاشق زیبایی است. بنابراین، اگر ما زیباییها و صفات نیک حضرت را به زبان کودکان بیان کنیم، آنها عاشق حضرت میشوند، چنانکه حضرت صادق(ع) میفرماید:خداوند بندهای را که ما اهلبیت را نزد مردم محبوب کند، رحمت نماید. … همانا به خدا سوگند اگر سخنان زیبای ما را برای مردم روایت میکردند، به سبب آن عزیزتر میشدند(۱۱) در اینجا برای نمونه، به چند مورد از زیباییهای رفتاری و ظاهری حضرت اشاره میکنیم:
۱٫ کمک به شیعیان ستمدیده: در نوشتهای از حضرت به شیخ مفید اینچنین آمده است:
ما نظر خود را از شما بر نمیگیریم و فراموشتان نمیکنیم که اگر چنین بود، گرفتاریها شما را از پای میانداخت.(۱۲)
۲٫ مهربانی با شیعیان: حضرت صادق(ع) میفرمایند: … البته ما به شما از خودتان مهربانتریم.(۱۳)
۳ . پدر بودن حضرت برای پیروانشان: احادیثی که اشاره دارد امام در مورد مؤمنان، به منزله پدری مهربان، بلکه مهربانتر از پدر است.
۴٫ ناراحتی حضرت با ناراحتی شیعیان: در برخی احادیث آمده که امام در ناراحتی شیعیانش محزون میشود و در مصائب آنها متأثر و در بیماری ایشان بیمار.
۵٫ زیبایی ظاهری حضرت: در روایات متعدد آمده که حضرت مهدی۴، شبیهترین افراد به پیامبر(ص) است و میدانیم که نبی مکرم اسلام(ص) زیباترین و خوش صورتترین مردم بوده است.
۶٫ دعای حضرت در حق ما: در نوشتهای که از حضرت رسیده، ایشان چنین مینویسد
:«…. زیرا ما با دعایی که از خداوند زمین و آسمان پوشیده نیست، در پی حفظ آنان(شیعیان) هستیم.»(۱۴)
ج) بیان جایگاه والای امام در نظام عالم و فواید امام؛
با توجه به اینکه انسانها شیفته افراد بزرگ و بزرگوار هستند، میتوان با بیان اینکه حضرت واسطه فضل الهی بر بندگان و مایه قوام و ایستادگی آسمانها و زمین است، و نیز تمام نعمتهای الهی به واسطه آن حضرت به ما میرسد و نشناختن حضرت با زندگی و مرگ جاهلی مساوی است، محبت حضرت را در دل فرزندان پدید آورد.
د) زیباییهای دوران ظهور حضرت؛
به یقین اگر فرزندان ما درک کنند که هنگام ظهور، مردم و طبیعت چقدر زیبا میشوند، عاشق ظهور حضرت و خود ایشان میگردند. به چند نمونه از ویژگی دوران ظهور اشاره میکنیم:
۱٫ هیچ انسان فقیری پیدا نمیشود که انسان به او صدقه بدهد؛
۲٫ زمین و آسمان تمام نعمتهای خود را ارزانی میکنند، به طوری که زمین سرسبز و پر آب با میوههای فراوان میشود؛
۳٫ امنیت فردی، اجتماعی و اخلاقی کامل در زمین حاکم میگردد؛
۴٫ همه مشکلات و گرفتاریها برطرف میشود؛
۵٫ انسانهای با ایمان حاکم زمین خواهند شد؛این روایات، به طور تفصیلی در روایات عصر ظهور بیان شده است و میتوان به آنها مراجعه کرد(۱۵)
هـ) دقت والدین در نام نهادن بر فرزندان؛
یکی از حقوق فرزندان بر والدین، نام نیک نهادن بر آنهاست. شاید دلیل آن این باشد که در حقیقت همین نامگذاری، به نوعی بیان ارزشها و تلقین این نکته است که اهلبیت برای ما جایگاه ویژه دارند. پس بدون تردید، ذکر نام نیک معصومان، باعث تأثیرپذیرفتن از آنها در کردار کودکان میشود. وقتی نام مهدی در فضای خانه برده شود، باعث یادآوری حضرت نزد فرزندان است که مقدمه محبت ایشان را فراهم میآورد.
و) برپایی جلسات یاد حضرت در منزل، به ویژه جشن میلاد حضرت؛
معمولاً فرزندان، عاشق مراسم جشن و شادی هستند. بنابراین، اگر والدین بکوشند دستکم در نیمه شعبان جشن مختصری در منزل برپاکنند و از خویشان و فامیل دعوت نمایند و پذیرایی مختصری به عمل آورند، این کار اندک اندک عشق و محبت حضرت مهدی۴ را در دل فرزندان میکارد. یکی از دانشمندان سنی مصری، کتابی در مورد فضیلتهای حضرت زهرا(س) به نام فاطمه و الفاطمیون نوشته است. وقتی از او انگیزهاش را درباره نوشتن این کتاب پرسیدند، پاسخ گفت که در کودکی پدرم به مناسبت ایام ولادت حضرت زهرا(س)، مجلس جشن در خانه برپا میکرد و من از میهمانان پذیرایی میکردم و از همان کودکی، محبت حضرت زهرا(س) در دل من ایجاد شد.
ز) تشویق فرزندان؛
اگر فرزند کاری انجام داد که علاقه او را به حضرت حجت(عج) میرساند، مثل بلند شدن هنگام شنیدن نام حضرت، رفتن به مکانهای منتسب به ایشان مثل جمکران و …، او را تشویق کنیم و بگوییم حضرت هم تو را دوست دارد. این کار در درازمدت باعث ژرف شدن رابطه فرزند با حضرت صاحبالامر(عج) خواهد شد.
ح) حضور در مکانهای مرتبط با حضرت
اگر والدین همانطور که در مورد پوشاک و خوراک فرزندان احساس مسئولیت میکنند و همواره این نیاز را به شکل شایستهای برطرف میسازند، در مورد نیازهای معنوی او نیز این احساس را داشته باشند، فرزندانی با تربیت اسلامی، تقدیم جامعه خواهند داد. از این رو، اگر از برنامههای خانوادهها، حضور در مجالس یاد حضرت، مثل دعای ندبه، مجالس جشن و شادی، مجالس ذکر اهلبیت و سخنرانی، مجالس معرفتی درباره حضرت، حضور در مسجد مقدس جمکران و … باشد، به یقین فرزندانی عاشق وجود نازنین حضرت(ع) تربیت خواهند کرد؛ زیرا حضور در آن مکانها و مجالس، باعث یادآوری حضرت میشود. همین یادآوری، سبب میشود که کودک خود را در حضور حضرت احساس کند و برای حرکت به سمت و سویی بکوشد که حضرت بدان علاقه دارد. در حقیقت همه اینها زمینه محبت حضرت را فراهم میآورد.
ط) دعا کردن
نقش دعا و توسل در رسیدن به خواستهها چنان روشن است که نیازی به استدلال ندارد؛ چون همه ما در زندگی بارها آن را تجربه کردهایم. اما متأسفانه نکتهای که شاید از آن غفلت شده، دعا کردن والدین برای فرزندان است تا در مسیر صحیح قرار بگیرند. در اهمیت دعا برای فرزندان همین بس که حضرت امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه، دعای ۲۵ را به فرزندان خود اختصاص میدهد و از خداوند نیکبختی آنها را میخواهد.نکته دیگر اینکه، مردان بزرگ، از دعای والدینشان بسیار تأثیر پذیرفتهاند.
نیز این نکته جالب به نظر میرسد که مستحب است انسان در قنوت نماز صبح خویش این دعا را بخواند«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»(۱۶) .نتیجه این که نباید از نقش مهم دعا در تربیت فرزندان و ایجاد محبت حضرت در دل آنها غافل بود.
ی) هدیه دادن به فرزند در مناسبتهای مربوط به حضرت؛
اگر قرار است چیزی برای فرزند تهیه گردد، یا مسافرتی که میپسندد یا غذایی که او دوست دارد برایش فراهم شود، بهتر است در زمانهایی انجام گیرد که منتسب به حضرت است. این خود در جلب محبت به حضرت بسیار مهم به نظر میرسد. برای مثال، روزهای جمعهها که متعلق به حضرت است، غذایی برای کودک درست شود که او دوست دارد.
نکته: اگر موارد پیشگفته را در قالب هنر اجرا کنیم، بسیار تأثیرگذارتر خواهد بود. برای مثال، ویژگیها و زیباییهای حضرت را در قالب داستان، فیلم، کتاب، لوح فشرده و… به فرزندان خود منتقل کنیم.
منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
(۱) مصباح الشریعه، ص۵۳
(۲) غررالحکم، ح۶۵۱۰
(۳) نهجالبلاغه، نامه۳۱
(۴) کنزالعمال، ح۴۴۵۵۹
(۵) میزان الحکمه،ص۲۲۶۰
(۶) سوره نوح، آیات ۲۷ـ۲۶
(۷) آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج۳، ص۱۶۴
(۸) سوره نحل، آیه۱۱۴
(۹) بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۹
(۱۰) سوره نساء، آیه۲۹
(۱۱) مکیال المکارم، ج۲، ص۲۲۱
(۱۲) مکیال المکارم، ج۱، ص۱۷۰
(۱۳) همان، ص۱۳۴
(۱۴) همان، ص۱۶۰
(۱۵) نک: بهاریترین فصل انسان نوشته حسن مهدویان
(۱۶) سوره فرقان،آیه۷۴