یکی از نعمت ها و دلخوشی های بزرگی که درصد قابل توجهی از نسل بعد، قطعا از آن محرومند نعمت خواهر و برادر است. آن هم نه فقط یکی، چندتا. باید داشته باشی تا بفهمی اینکه برنامه ریزی شده
یکی یکدانه ای، دوستی خاله خرسه است نه پیشرفت و کلاس و روشنفکری و رفاه بیشتر تو.
نشسته بودیم در جمع خانواده. یکی از بزرگترها از خاطرات دوران مدرسه اش می گفت. حرف از معلم مرد شد و اینکه ما معلم مرد نداریم و آن روزها معلم مرد فراوان بوده است.
«اول دوم راهنمایی بودیم. همین متوسطه اول. معلممان رفته بود مسافرت. آقایی جایگزینشان شده بود. همه اش دو روز آمد سر کلاس ما. می گفتند خیلی باسواد است و با اصالت. نمی دانم چرا این قدر
اذیت شاگرد ضعیف ها را می کرد. یک روز برگشت و به یکی از دخترهای کلاس توهین کرد و گفت: «خنگول تو که از خر پدرت نفهمتری. بازهم که بلد نیستی». بگذریم که این روزها دشمن برنامه ریزی شده
دختران را با ساختن لطیفه و قشنگ و نمکی نشان دادن خنگول بودن و... نفهم معرفی می کند که آینده جامعه، فرزندان تصور کنند زیر نظر یک خنگول بزرگ می شوند و نفهمی را باور کنند که راه باز شود
برای سلطه، خیلی دلش شکست. زد زیر گریه بلند بلند گریه کرد. آن روزها کسی جرات نداشت صدایش را بالا ببرد. بلند شد و با صدای بلند فریاد زد: «من خنگول نیستم. مادرم مریض است. خودم آشپزی
می کنم. خانه داری می کنم. مواظب مادرم هستم. اصلا درس یاد نگیرم آدم نیستم؟ » . واقعا هم دختر خوبی بود. وقت نداشت و استعدادش متوسط بود.
آن روز از کلاس رفت بیرون و دیگر هیچ وقت مدرسه نیامد. بزرگ که شد شوهرش دادند به یک کم شنوا. همسرش مشکل داشت و بچه دار نشد». بین خواهر و برادر تحصیل کرده اش به جرم مراقبت از آنها
و خانه داری عقب ماند. بچه های امروز هم که تربیت درستی ندارند. بزرگتری گفتند و کوچکتری تمام شد.خاله بی سواد و عمه بی سواد را کسی احترام نمی کند!
درست است اشتباه پشت اشتباه اتفاق افتاد. مهم این است آینده اش تباه شد. همه اش از بی ادبی تو بود مرد. مرد به کسی توهین و بی احترامی می کند؟ نمی دانی این قشر عاطفی ترند ؟!
خدایا حق با تو بود، دل بی تو، عشق نمی فهمد. عاطفه و احساس کیلویی چند!