مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب عدالت در حقوق عمومی و بین الملل از منظر قرآن
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن

اکرمی هستم. از تاریخ 11 آبان 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 128 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
عدالت در حقوق عمومی و بین الملل از منظر قرآن

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ سه‌شنبه, 02 آبان 02



مقدمه

خداوند متعال در قرآن می‎فرماید که امانات و سپرده‎های مردم را سر موعد مقرّر به صاحب اصلی‎شان بازگردانیم و هنگام داوری، به عدالت میان مردم رفتار کنیم؛ در سورۀ نساء می‌خوانیم:

﴿إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها وَإِذا حَکَمْتُمْ بَینَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعًا بَصیرًا.[1]

خدا به شما فرمان می‌دهد که سپرده‌ها را به صاحبان آن‌ها ردّ کنید و چون میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید. در حقیقت، نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند می‌دهد. خدا شنوای بیناست﴾.

 

ابن تیمیه دربارۀ این آیه می‌نویسد:

این آیه، ادای امانت به اهل آن و حكم عادلانه را واجب كرده است؛ این دو، مجموعۀ سیاستِ عادلانه و ولایت صالحه است.[2]

 

صاحب المنار نیز با اشاره به این آیه و آیۀ قبلش، آن دو را اساس حكومت اسلامی می‌داند؛ به گونه‎ای که اگر تنها همین دو آیه از قرآن نازل شده بود، برای این که مسمانان همۀ احکام و قوانین خود را بر پایۀ این دو آیه بنا بگذارند کفایت می‎کرد:

هَاتَانِ الْآيَتَانِ هُمَا أَسَاسُ الْحُكُومَةِ الْإِسْلَامِيَّةِ، وَلَوْ لَمْ يَنْزِلْ فِي الْقُرْآنِ غَيْرُهُمَا لَكَفَتَا الْمُسْلِمِينَ فِي ذَلِكَ إِذَا هُمْ بَنَوْا جَمِيعَ الْأَحْكَامِ عَلَيْهِمَا... .[3]

اگر در قرآن غیر از این دو آیه نازل نگردیده بود كافی بود كه مسلمانان تمام احكام خود را بر آن بنا نهند... .

 

و سیّد قطب نیز این آیه را دالّ بر لزوم عدالت ورزی در عرصۀ داخلی و بین المللی می‌داند و حکم عادلانه میان مردم را به همۀ انسان‎ها و حتّی نسبت به کفّار تسرّی می‎دهد و عدالت‎ورزی را حقّ هر انسانی می‎داند:

فالنص يطلقه هكذا عدلاً شاملاً «بين الناس» جميعاً؛ لا عدلاً بين المسلمين بعضهم وبعض فحسب، ولا عدلاً مع أهل الكتاب دون سائر الناس. وإنما هو حق لكل إنسان بوصفه «إنساناً» ... وهذه الصفة يلتقي عليها البشر جميعاً: مؤمنين وكفاراً، أصدقاء وأعداء، سوداً وبيضاً، عرباً وعجماً.[4]

نصّ آیه، حكم عادلانه بین مردم را به صورت مطلق بیان می‎كند و شامل همۀ انسان‌ها می‌شود؛ نه تنها عدالت در بین مسلمانان، نه تنها عدالت با اهل كتاب بلكه با سایر مردم. عدالت ورزی حقِّ هر انسانی (هر کس که متّصف به وصف انسانیت می‎شود) است ... تمام بشریت به این وصف مشتمل می‌شوند چه مؤمن و چه كافر، دوست و دشمن، سفید و سیاه، عرب و عجم.

 از منظر قرآن كریم، نیكی و عدالت ورزی نسبت به كُفّاری كه در گذشته و تا به حال به طور عملی، دشمنی و عداوت نسبت به مسلمانان روا نداشته‎اند را نه تنها نهی نمی‌کند و حتّی بشارت این را می‎دهد كه بر اثر برخورد مهربانانه و شایسته، عداوت‌ها و کینه‎ها نیز از بین برود که این امر، اصل بسیار مهمّی را در عرصۀ سیاست خارجی به تصویر می‎کشد؛ همچنان که در سورۀ ممتحنه می‌فرماید:

﴿عَسَى اللَّهُ أَنْ یجْعَلَ بَینَکُمْ وَبَینَ الَّذینَ عادَیتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدیرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.[5]

امید است که خدا میان شما و میان کسانی از آنان که [ایشان را] دشمن داشتید، دوستی برقرار کند و خدا تواناست و خدا آمرزندۀ مهربان است.﴾

﴿لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ.[6]

[امّا] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌اند، باز نمی‌دارد که با آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید؛ زیرا خدا دادگران را دوست می‌دارد﴾.

از این دو آیه روشن می‌شود كه میان كُفّاری كه دشمنی عملی نکرده‌اند و سایر كُفّار تفاوت آشکاری وجود دارد و باید تلاش کنیم که دشمنی‌ها را نیز با عدالت ورزی، مبدّل به دوستی كرد.

بدون تردید جایگاه رهبری دولت اسلامی در برخورد با حقوق عمومی مردم از اهمیت بالاتری برخوردار است و به همین خاطر می‎بایست بیشتر از سایرین عدل پیشه باشد؛ همچنان که قرآن کریم می‎فرماید:

﴿وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکُمُ؛[7] مأمورم در میان شما عدالت کنم﴾، قَتاده می‌نویسد:

 

قرآن كریم اُمّت اسلامی را اُمّت وسط و پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) را نمونۀ آن می‌داند.

﴿وَکَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَیکُونَ الرَّسُولُ عَلَیکُمْ شَهیداً.[8]

و بدین‎گونه شما را اُمّتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.﴾

در ذیل این آیه، قُرطبی منظور از اُمّت وسط را اُمّت عدل دانسته است که این نشان‎گرِ این است که اعتدال سراسر امّت اسلامی را فرا گرفته است و اساساً اعتبار اسلام مبتنی بر اعتدال است و پیامبر (صلّی الله علیه وآله) در جامعۀ اسلامی، خود نمونه و الگوی اُمّت و میزانی است كه اعمال اُمّت با آن سنجیده می‌شود.[9] 

از دو آیۀ ﴿قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ...؛[10] بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است...﴾ و ﴿...وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکُمُ...؛[11] ...و مأمور شدم که میان شما عدالت کنم...﴾ با توجّه به شأن زعامت پیامبر (صلّی الله علیه وآله)، می‌توان برای عرصۀ عدالت ورزی در حقوق عمومی برای رهبری جامعه اسلامی استفادۀ شایسته نمود.

 این آیات این گونه نبوده که تنها به عنوان اوامری در اذهان و كُتب محفوظ مانده باشد و بس؛ بلكه در عرصۀ عملی در دولت‌های اسلامی به ویژه در دولت پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) و امیر مؤمنان (علیه السلام) جلوه  ‎های عملی آن را به وضوح می‎بینیم؛ تا جایی که وقتی پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) در هنگام تقسیم غنائم، مورد اعتراض شخصی كلیمی به نامِ ذوالخُوَیصَرِه قرار گرفت که چرا رسول خدا به عدالت تقسیم نكرده است، در جواب آن شخص فرمودند: وای بر تو اگر من به عدالت رفتار نكنم پس چه كسی به عدالت رفتار خواهد كرد؟! پیامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله) خود فرمودند: پیوسته اُمّت من روی خوش خواهند دید تا زمانی كه در گفتار، صادق باشند و در قضاوت، عادل و در امور، اهل رحم و مروّت باشند.[12]

 

 

کلیدواژه‎ها: قرآن، پیامبر، عدالت، حقوق عمومی.

 

 

-----------------------------------------------

پی‎نوشت‎ها:

 . نساء/ 58.

2. السیاسة الشرعیة، ابن تیمیه، ص 6.

3. المنار، رضا محمدرشيد، ج 5، ص 136. 

4. في ضلال القرآن، سیّدقطب، ج 2، ص 689.

5. ممتحنه/ 7.

6. ممتحنه/ 8.

7. شوری/ 15.

8. بقره/ 143.

9. الجامع لأحکام القرآن، محمّد بن احمد قرطبی، ج 2، ص 153.

10. اعراف/ 29.

11. شوری/ 15.

12. تاريخ الطبري (تاريخ الرسل والملوک وصلة تاريخ الطبري)، ابو جعفر طبری، ج 3، ص 92.

 

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما