سکوت کردم و مشغول خوردن بستنی شدم. بعد از تمام شدن بستنی حرکت کردیم. چند لحظهای سکوت حاکم شد و دوباره مسعود شروع کرد به صحبت کردن.
امین داداش واقعاً فکر نمیکردم که انقدر ماجرا پیچ و تاب داده شده تا مارو از حقیقت گمراه کنن! ببخش اولش خیلی بد اخلاقی کردم
سرش را پایین انداخت و سکوت کرد. به شوخی گفتم:
مسعود جان بهت نمیاد انقدر خجالتی باشی! ای نادم و پشیمان ای بابا باز کن اون ابروهای گره خورده رو
یه دفعه مسعود مشتی به شکمم زد و گفت:
چی فکر کردی من الان نادم و پشیمانم⁉️ خخخخخخ
آخی گفتم و سرعتم را کم کردم.
-پسر شکمه نه کیسه بوکس. مثلاً رانندگی میکنما نمیگی تصادف میکنیم
مسعود همچنان میخندید و در میان خندههایش گفت:
ببخشید درد گرفت؟!
-نه اصلاً، فقط فکر کنم الان تمام احشاء شکمم تو هم گره خوردن باید بشینم از هم بازشون کنم
هردو زدیم زیر خنده
-ببین مسعود جان برای اینکه این حقیقت کاملا روشن بشه و کل ماجرا برات روشن بشه باید یه کم کتابهای تاریخی رو بخونی، انصافا کتابای جالب و شیرینی هست خوندنشون هم سخت نیست وقتای بیکاری دراز بکش و چند صحفه ای ورق بزن
مسعود: خب پس چند تا کتاب هم معرفی کن شاید یه روزی خوندمشون برا معلوماتم خوبه
-بذار فکر کنم الان اسم کتابارو برات میگم
کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، نوشتهی شهید مطهری
کتاب ستیز و سازش نویسندهاش زرتشتی هست به اسم جمشید گرشاسپ چوکسی
در مورد حمله اعراب و سیر ورود اسلام به ایران گفته
کتاب کارنامه اسلام دکتر زرین کوب که در جواب کتاب دو قرن سکوت خودش این کتاب رو نوشت
مسعود: جواب؟!
_آره جواب. چون بعد از نوشتن دوقرن سکوت متوجه میشه چقدر در نقل موارد تاریخی متعصبانه و اشتباه فکر کرده و برای تصحیح اون اشتباهش اومد کتاب کارنامه اسلام رو نوشت.
کتاب ایران در زمان ساسانیان هم خوبه برای مطالعه نوشته آرتو کریستین سن
داریوش و ایرانیان نوشته والتر هینتس