مسعود به روبه رو خیره شد و گفت:
خب نه درست نیست
-یا همین اعراب، عصر جاهلیتشون زبانزد هست. آیا درسته مثل اون موقع دخترهاشون رو دفن کنن
مسعود: نه درست نیست
-حتی سرخپوستان مراسم و رفتارها و کارهای خاص داشتن. اونها هم در حد خودشون تمدنی داشتن، آیا الان جامعه قبول میکنه که مثلا کف خیابون دود روشن کنن و دورش چرخ بزنن و جیغ بکشند
مسعود خندهاش گرفته بود با حالت خنده گفت: نه درست نیست
-خب حالا ایران باستان فکر میکنی همه کارهاش عاقلانه بوده
مسعود کمی فکر کرد و گفت: مگه چجوری بوده
-مثلا به نظرت درسته بجای اینکه مُردهها رو دفن کنن ببرن یه جا بذارن تا حیوونا بیان و نوش جون کنن یا اینکه مثلا بگیم یک خدای بدی داریم , یه خدای خوب یا اینکه بگیم اگر فلان گناه رو کردی باید بری هزارتا مورچه بکُشی تا بخشیده بشی
بنظرت اینها با عقل جور در میاد
مسعود با تعجب گفت: اینا مال ایران باستانه
-بله اینها نمونههایی از تفکرات ایران باستان و دین زرتشته حالا فکر کن یه عده میگن ما میخواهیم به ایران باستان برگردیم اگر دنبال قدرت و اقتداری که ایران باستان داشته، هستند که ایران بهش رسیده و قطعا بیشتر از اون زمان هم هست و خواهد شد.
اما اگر بحث تفکر و اعتقاد و زرتشت هست که به اینها برگردیم، که بعضیها با نفی اسلام در واقع انگار میخوان به همان تفکر ایران باستان برگردن که عقل سلیم و امروزی چنین چیزی رو هرگز عاقلانه نمیدونه و نفی میکنه و نمیپذیره.
پس چجور میخوان به ایران باستان برگردن اگر دنبال چیز دیگری هستن
مسعود: خب درست میگی واقعا اگر از این لحاظ بخوایم به قضیه فکر کنیم اصلا این حرف عاقلانه نیست
-تازه یک جنبه دیگه هم هست.
مسعود: چی
اینکه اگر ما بخوایم به ایران باستان برگردیم از لحاظ تفکر، خب این پیشرفت که نیست هیچ، همون عقب گردی هست که تو گفتی ازش خوشم نمیاد. چرا باید بجای پیش رفتن به جلو به عقب برگردیم