تحقیر تمدن ایران و بازی‌های غرب
سوالم را شمرده شمرده و آهسته ادامه دادم و گفتم:
خُب مسعود جان، حالا اگر این تمدن رو کوچک کنن و بگن شما هیچی نبودید و آریایی‌هایِ سیبری اومدن واسَتون تمدن درست کردن، آیا تحقیر کردن یک ملت نیست؟؟؟ اینا خورد کردن اراده و اعتماد به نفس و عزت یک ملت نیست؟؟؟
مسعود که در فکر فرو رفته بود،گفت: درست میگی، اصلاً به این جنبه‌اش فکر نکرده بودم!
-خب حالا این تفکر چند سال هست که تو ایران هست و دارن تو مغز ایرانیا فرو می‌کنن؟
تمدن 2500سال‌هایی هااااا !!!!! شما نهایتش 2500 سال بیشتر تمدن ندارید!!!
خب این تحقیر رو چرا ما با جون و دل قبول کردیم؟؟؟؟ تا کی خواب؟
تا کی چشم بسته نسخه دیگران واسمون رو قبول کنیم؟ چرا پشت پرده‌های خیانت‌ها رو نمی‌بینیم؟ چرا باور کردیم ما همش 2500 سال تمدن داریم؟ چرا؟
مسعود منقلب شده بود و باورش نمی‌شد که این همه ماجرا پشت این شعارهای آریایی می‌تواند وجود داشته باشد!!
مسعود: واقعاً تصور من چی بود و الان ...
سکوت کرد و به روبه رویش خیره شد. بعد از چند لحظه گفتم: الان چی؟
مسعود: الان می‌بینم واقعاً چه بازی کثیفی بوده و من حتی فکر هم نمی‌کردم که اینجور دسیسه‌ای پشت این ماجرا بوده باشه.
ولی باز متوجه نشدم تحقیر کردن ما و ایران و قدمت ما چه سودی برای غربی‌ها می‌تونست داشته باشه؟ اون ماجرای تو سر مال زدن جریانش چی بود؟
-ببین مسعود جان وقتی یکی میخواد یک چیزی رو بخره بخصوص دست دوم؛ یه جورایی بین مردم باب هست دیگه، می‌گردن عیبی، ایرادی، چیزی پیدا کنن تا از قیمتش کم کنن.
حالا این آمریکا و انگلیس اومدن تو ایران، سلطنت دست نشانده‌ای رو اون بالا گذاشتن به اسم پهلوی.
خب این جناب رضا شاه که یک عروسک بود کاری نمی‌تونست انجام بده.
ارباب‌هاش می‌نواختن و رضاخان هم می‌رقصید و خوش خدمتی می‌کرد.
می‌مونن مردم ایران! با این مردم با غیرت چکار باید میکردن تا دست نشانده اونها، خوش خدمتی کنه و کسی هم نگه چرا
مطالب مرتبط
بجای هیئت به فقرا کمک کنید (قسمت یازدهم)؛ عقبگرد (قسمت دوازدهم)؛ فریب غرب و تخریب اعتماد به نفس ایرانی‌ها عقبگرد (قسمت نهم)؛ سرکوب تاریخ ایران و تحریف تمدن عقبگرد (قسمت دهم)؛ تحقیر تمدن ایران و تأثیرات آن به‌جای هیئت به فقرا کمک کنید (قسمت هشتم) بجای هیئت به فقرا کمک کنید (قسمت نهم) به‌جای هیئت به فقرا کمک کنید (قسمت دهم)
