خب حالا این ایران پیشرفته بعد از اینکه آریاییها اومدن تو ایران چه اتفاقی بر سرش میاد که پیشرفت علمش متوقف میشه
این همیشه برای من سواله چرا اینجوری شد؟ چی شد که یکدفعه این پیشرفت علمی راکد شد؟ و تا عصر ظهور اسلام در ایران شکوفایی نداشت؟!
مسعود: چرا میگی علم متوقف شد
-سوال:
توی تمام سالهایی که هخامنشیان تا ساسانیان حکومت کردن چند دانشمند داشتیم که هنوز آوازهاش باشه و بدونیم همچین کسی وجود داشته؟
اصلا توی اکتشافات از این دوران چقدر از وسایل پزشکی و مسائل علمی پیدا شده که نمونه اون چیزی باشه که توی شهر سوخته پیدا شده؟
مسعود هم به فکر فرو رفت و واقعا سوالی بود که باید در تاریخ دنبال جواب آن گشت.
-اما...
مسعود که هنوز در فکر بود با حالتی متفکرانه گفت: اما چی؟
-اما ایران بعد از آریاییها یک تحول مفید داشته.
مسعود: چه عجب بالاخره یه نقطه سفید توی این تاریخ شما وجود داره!! حالا چه تحولی که مفید هم بوده؟!
-این تحول مفید این بود که حکومتهای پراکنده در ایران، تبدیل به یک حکومت واحد شد؛ البته این برای قبل از هخامنشیان، و در دوره مادها بود که جامعه ایرانی رو یکپارچه کردند و اولین حکومت و پادشاهی رو تو ایران تشکیل دادند.
البته این رو هم بگم قبل از مادها ایران حکومتها و پادشاهانی داشته، اما محلی بوده یعنی قبلیهای بوده و هر گروه و دستهای برای خودش حکومت داشته. بعد از مادها هخامنشیان شکل گرفتند که یک پرانتز اینجا باز کنم و یک مطلب برات بگم...
مسعود در حالی که میخندید گفت: عجب پرانتز هم باز میکنی؟! حالا چی توی پرانتز میخوای بگی؟
-میخوام بگم که بر اساس شاهنامه ما حکومتی به اسم هخامنشیان نداریم
مسعود: یعنی چی؟ مگه میشه؟
-آره میشه! توی شاهنامه چند سلسله اسم برده شده که میتونی بری بخونی ببینی اسمشون چیه؟!
مسعود که مشتاق شده بود خُببببب کِشداری گفت و منتظر شد تا ادامه مطلب را بگویم.
ادامه دارد...