عواطف و احساسات انسان معنوی، در خدمت زندگی و برای احیای انسانیت است، نه نابودی آن؛ گرچه او به توانایىها و امکانات خود مغرور نیست و احتمال عدم موفقیت را در نظر مىگیرد(کهف، ۲۳ و۲۴). او به خدا و آفریده هایش باور دارد و در باور و رفتارش، انجام کارهای ناپسند عقل و شرع جایی ندارد و این، احساسات و عواطفش را به درستی ساخته و پرداخته است و شاد زندگی می کند. او، شرط شاد بودن را نداشتن مشکل نمىداند، اما در عین حال چیزى او را ذوق زده و مغرور نمىکند(حدید،۲۳/غافر،۸۳) و سرمستی و ذوق زدگی بی حساب و غیر قابل کنترل ندارد(قصص،۷۶/آل عمران،۱۸۸). اکنون او با برآوردنِ نیازهای معنوی اش، باور و رفتار و احساساتش را هماهنگ و زندگی اش را شیرین کرده است.