بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن میفرماید: «الذی احسن کل شیء خلقه؛ خداوندی که هر چیزی را که آفرید٬ نیکو آفریده است» در جای دیگر میفرماید: «وان تعدوا نعمة الله لا تحصوها؛ و اگر نعمتهای خدا را شماره کنید٬ نمیتوانید آنها را بشمارید» حقیقتاً اگر به دیدهٔ انصاف بنگریم درمی یابیم که خداوند کمِ هیچ مخلوقی نگذاشته است. هر انسانی در زندگی در جستجوی کمال است وبرای رشد و کمال خود نیاز نقشهٔ راه و الگوی مناسبی است که بتواند او را به مقصد برساند٬ زیرا بدون نقشه و الگو٬ انحراف قطعی خواهد بود. تنها نقشهٔ راه کتابهای آسمانی و تنها الگوی کمال که انسان را میتواند به سر منزل مقصود برساند٬ حضرات انبیاء و امامان معصوم (ع) هستند. معصومین (ع) تربیت یافتگان حق تعالی هستند و از هر خطا و لغزشی محفوظاند. از این رو میتوان بهترین الگو برای هدایت انسانها و چراغ روشنگری برای جهان بشریت باشند. همان طور که در مکتب ما از هرزگی و بزهکاری و لودگی و پوچگرایی و خشک زیستن و لذتهای حرام نهی شده٬ تفریح و ورزش و لذتهای ماندگار و سالم را امری ضروری دانسته و به آن سفارش نموده است. به حدی که در روایات ما فرمودهاند: با لذائذ حلال و تفریحات سالم است که میتوانید به سه بخش دیگر زندگی که عبادات و کار واستراحت باشد توفیق یابید. هر انسانی فطرتاً دنبال شادی و نشاط است. دوست دارد که هم خود شاد باشد و هم دیگران را شاد ببیند. در حال نشاط و شادی است که همهٔ کارهای عبادی و اجتماعی و سیاسی با کیفیت و اعتدال انجام میشود. انسان افسرده و غمگین نه حال کار درست را دارد و نه میتواند در حال افسردگی کار را درست به انجام برساند٬ لذا انسان و جامعه باید با نشاط و آرامش و سرور زندگی کند تا به اهداف عالی خود برسد. عبور از صراط از مهمترین مراحل سعادت بشر است. اساس عبور از صراط در آخرت٬ عبور از صراط در دنیاست. در حقیقت صراط آخرت تجسم صراط دنیاست. این است که در هر نمازی دو مرتبه از خداوند میخواهیم که ما را به صراط مستقیم خودش که همان راه اهل بیت (ع) است٬ هادی و رهنمون باشد. ارتباط و پیوند با اهل بیت (ع) یکی از عوامل مهم عبور از صراط ٬ بلکه خود عبور از صراط است. چیزی که قرار گرفتن در صراط اهل بیت (ع) را برای ما آسان و روان میکند٬ ذکر و یاد آنان است. از این رو٬ در روایات توصیهٔ فراوان به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد شده است و آن را یکی از عوامل عبور از صراط دانستهاند. از نبی مکرم اسلام (ص) چنین روایت شده است: «الصلاة علی نور الصراط ومن کان له علی الصراط من النور لم یکن من اهل النار؛ صلوات بر من ٬ نور صراط است و کسی که برای او بر صراط نور باشد٬ از اهل آتش نیست.» صلوات نوری است که راه سعادت را برای انسان روشن میکند. کسی که نور دارد٬ به بی راهه نمیرود و در درههای ضلالت فرو نمیافتد و به لغزشگاهها گرفتارنمی آید.
غم وشادی از حالات انسان است و از لوازم و حالاتِ جدایی ناپذیر نفس آدمی است. اصلاً زندگی بدون غم وشادی معنا ومفهومی ندارد. برخی پدیدهها موجبات نشاط و شادی انسان را فراهم میسازند و برخی دیگر انسان را در غم واندوه خویش فرو میبرند. این دو حالت که در برابر هم قرار دارند و هم دیگر را نفی میکنند٬ نه به طور مطلق ممدوح و پسندیده است و نه به طور عام مذموم و ناپسند است. حسن وقبح هر یک به مورد و انگیزهٔ آن بستگی دارد. چه بسا شادیهایی که منشأ آن جهالت و نادانی است و سرانجامی جز شقاوت و بدبختی نصیب انسان نمیسازد و چه غمهایی که در دل خود یک دنیا شادی و شاد کامی به همراه میآورد. اما در این میان آنچه اصالت و شرافت دارد شادی است. بدان معنا که اساس خلقت و فطرت بر شادی بنا نهاده شده است. اگر اندوهی هم باشد٬ اندوهی گذراست. فطرت انسان همیشه به دنبال شادی و درجست و جوی شادی بوده است.
نشانههایی از اصالت شادی:
گواهی فطرت؛ فطرت انسان شادی را دوست دارد. مردم هزینه میکنند تا شاد باشند٬ شاد زندگی کنند و غم و اندوه را از خودشان بزدایند. انسان در حالت نشاط و شادی در انجام امور و مسئولیتها و وظایف خویش موفقتر و جدیتر است. غم چیز خوبی نیست و اساساً فطرت انسان به دنبال غم و اندوه نیست٬ هر چند گاهی غم انسان را میگیرد٬ یا پیشامدی موجب اندوه انسان میگردد. فطرت و روح انسان با شادی مأنوس است و شاد زیستن را میپسندد. جنود عقل؛ امام صادق (ع) در حدیث عقل و جهل٬ جنود و لشکریان هر یک را تشریح و تبیین فرموده وتوصیه به شناخت آن مینمایند. عقل را منشأ همهٔ خوبی میدانند و آن را همانند درخت سترگی که دارای ریشههای محکم و تنه استوار است بر شمرده٬ صفات نیک و پسندیدهای همچون سخاوت٬ ایمان صلهٔ رحم و احسان به دیگران را شاخههای آن میدانند. در این حدیث امام (ع) هفتاد و پنج لشکر برای عقل و هفتاد و پنج لشکر هم برای جهل بر شمردهاند. حدیث بسیار زیبایی است. امام خمینی (ره) این حدیث را شرح کردهاند٬ و در کتابی به نام «شرح جنود عقل و جهل» به چاپ رسیده است. اما متاسفانه شرح آن نا تمام مانده و به آخر نرسیده است. در این حدیث وقتی امام صادق (ع) جنود و لشکریان عقل و جهل را بیان میفرمایند٬ فرح و شادی را از لشکریان عقل معرفی مینمایند و حزن و اندوه را از لشکریان جهل٬ نشاط را جنود عقل و کسالت را از جنود جهل میدانند. اگر کسی بدون دلیل موجه و در موردی که نا به جاست٬ غم وغصه بخورد٬ دربارهٔ او می گویند: عجب آدم بی عقلی است! اگر عقل داشت برای این مسائل غم و غصه نمیخورد! چون غم واندوه بی مورد کاری جاهلانه است. زمینههای اندوه؛ اگر کسی به دنبال غم وغصه است و زمینههای آن را برای خود فراهم میکند٬ این نشأت گرفته از جهل و نادانی اوست. اما انسان عاقل همیشه زمینههای شادی را برای خودش فراهم میکند. از امام صادق (ع) روایت شده است که سه چیز را پیامبران از همدیگرارث بردند: از آدم (ع) آغاز شده تا این که به رسول خدا (ص) رسیده است. وآن این است که همواره در بامداد این دعا را میخوانند: «اللهمانی اسألک ایمانا تباشر به قلبی و یقیناً حتی اعلم انه لن یصیبنی الا ما کتبت لی و رضنی من العیش بما قسمت لی؛ خداوندا ٬ از تو ایمانی ثابت درخواست میکنم که همیشه در قلبم برقرار باشد. و یقینی کامل تا بدانم که جز تقدیرتو به من نخواهد رسید و مرا در زندگانی به هر چه قسمتم کردی خشنود ساز!»
[توضیحات: مطالبی که از وبلاگ bayyenat110.blogfa.com ارسال می گردد٬ وبلاگ شخصی بنده می باشدو غالب مطالب آن تولیدی است و در مواردی جزئی فرآوری است ٬ لذا مطالبی که از وبلاگ مذکور ارائه می گرددتولیدی بنده می باشد نه باز نشر. موفق باشید. یا حق ]