فحاشی بر منبر، هتاکی در اینستا
با گذشت چند روز از دعوای کریمی – معاونیان و هتاکیهای دوطرفه، اکنون اندکی آرامش برقرار شده و فرصت خوبی است این نزاع رسانهای را بدون جانبداری بررسی کنیم و ببینیم کدام راست میگوید و کدام نه و شاید هم هر دو اشتباه میکنند!
ماجرا با یک وضعیت اینستاگرامی از علی کریمی آغاز شد. او نوشته بود: «میلیاردها تومان خرج نذری میکنیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که به خاطر نداشتن پول درمان، میمیرد» بعد از انتشار این وضعیت حامدرضا معاونیان، منبری معروف مشهد در جلسه عزای امام حسین علیه السلام و بر فراز منبر به آن واکنش نشان داد. او کریمی را با الفاظی، چون نادان، احمق و ... خطاب کرد و گفت: «ما برای شفای بیماران سفره پهن نمیکنیم. این نذریها به خاطر محبت به خاندان پیامبر است. اگر بیماران را شفا دادند که بسیار عالی و اگر هم ندادند باز هم گلهای نداریم.»
واکنش تند این خطیب با واکنش متقابل علی کریمی مواجه شد و او هم الفاظی برابر با آن چه خطیب گفته بود به او تحویل داد! در این باره نکات زیر گفتنی است:
1. نذری دادن با کمک کردن به فقیران و بیماران بینوا، منافاتی ندارد. چه بسیار هیئتهایی که در انتهای مراسم پول جمع میکنند برای مستمندان و چه بسیار هیئتهایی که سفرهشان برای فقیران پهن است و آنان به برکت دستگاه سید الشهدا، گاهی طعم غذاهای دور از دسترسی، چون گوشت و مرغ! را میچشند.
2. علی کریمی احتمالا منظور بدی نداشته است. عکسهای حضور او پای دیگ نذری در سالهای پیش خود گواه همین مسئله است. شاید خواسته بگوید میتوان نذریها را هدفمند و در راههای نیک دیگر هزینه کرد. البته لحن و جملهبندیاش طوری است که انگار از بیخ و بن با نذری مخالف است. او در این زمینه کسی را نباید ملامت کند جز خودش که امیر مومنان فرمود کسی که خود را در موضع تهمت قرار میدهد نباید کسی را که به او بدگمان میشود سرزنش کند.
3. بر فرض علی کریمی مخالف دستگاه سید الشهدا و عزاداری باشد – که نیست – آیا راه مقابله با یک وضعیت اینستاگرامی، فحاشی و بددهنی بر فراز منبر رسول خداست؟ آیا نمیشد با لحنی ملایمتر و همراه با احترام و تکریم، سخن نادرست را نقد کرد و دلیلش را به چالش کشید و روشنگری کرد؟ همانگونه که اگر زنان پیامبر کار زشتی کنند از کار زشت مردم کوچه و بازار زنندهتر است، بددهنی و فحاشی اگر از سوی روحانیت باشد زشتتر و ناپذیرفتنیتر است و البته اثر بدش ماندگارتر!
4. این ماجرا سر یک زخم کهنه را هم باز کرد. زخم ناروا بودن نقد دستگاه عزاداری سید الشهدا علیهالسلام. در سالهای اخیر – و هر چه جلوتر آمدهایم اوضاع بدتر شده – عدهای از مداحان، خطیبان، سینهزنان و گریهکنان پشت سر امام حسین پنهان شده و راه را بر نقد و اصلاح دستگاه عزای ایشان بستهاند. بعضی از این عزیزان، سوگواری برای امام حسین را مساوی با خود ایشان میدانند و چون امام، عاری از خطاست دستگاه منتسب به او را هم خطاناپذیر میدانند و هرگونه نقد و نصیحتِ مشفقانه یا مغرضانه را به تندی سرکوب میکنند و در این تقابل، هیچ خط قرمز اخلاقیای را به رسمیت نمیشناسند. اگر از سوی این جماعت به بیاعتقادی و دشمنی با دستگاه سید الشهدا متهم نشوم میخواهم بگویم میتوان برای نذریها طرحی نو در انداخت و کارهای دیگر کرد. مثلا هیچ لزومی ندارد مسجدِ منطقه مرفهنشین هر شب شام بدهد. میتوان هزینه شامِ این مساجد و هیئتها را در مناطق فقیرنشین توزیع کرد. میتوان در شبهای محرم، پویشِ «جهیزیههای حسین» راه انداخت و به صدها هزار دختر عقدبسته که به خاطر فقر نمیتوانند به خانه شوهر بروند جهیزیه داد و زندگیشان را سامان بخشید. میتوان پویش «شفای عباس» راه انداخت و با پول پذیراییهای مفصل برخی هیئتها، داروی بیماران خاص را خرید و اشکی از گونه بچههای دردمندشان برداشت. اثر تربیتی «جهیزیه حسین» و «شفای عباس» اگر از قیمه و قرمه تاسوعا و عاشورا بیشتر نباشد کمتر نیست.
5. ممکن است بگویید بند چهار با یک منافات دارد. خیر، بند یک مربوط به هیئتهای مناطق فقیرنشین است و بند چهار مربوط به هیئات مناطق متوسط و مرفه. اگر میخواهیم غذای متبرک به مردم بدهیم چای و قند و آب جلسه امام هم متبرک است و به اندازه قیمه و قورمه و زرشکپلویش شفابخش. اما اگر بنا بر رقابت با دیگر هیئتها بر سر کیفیت غذاست آن سخن دیگری است.
6. شیعه به اندازه کافی دشمن دارد و دشمنانش هم به اندازه کافی پول و رسانه و انگیزه برای زدنش. بهتر است بر سر مشترکاتمان وحدت داشته باشیم و اختلافات را با منطق و عقلانیت حل کنیم. وقتی مسلمانان با اهل کتاب به وحدت فراخوانده شدهاند جایگاه همکیش مشخص است. هر چه باشد اختلاف کریمی – معاونیان از مسلمان – مسیحی بیشتر نیست!